آرشیو آبان ماه 1400

اوراق قرضه چيست؟

بازارهاي مالي به زيرمجموعه‌هاي متفاوت از يكديگر مانند بازار پول، بازار سرمايه، بازاربيمه، بازار كالا، بازار املاك و... تقسيم مي‌شود. از اين ميان بازار سرمايه، خود به زيرمجموعه هاي بازار سهام، بازار بدهي و بازار ابزارهاي مشتقه و... تقسيم بندي شده است. يكي از بخش هاي بازارهاي بدهي در جهان، اوراق قرضه (bonds) است. در تعريف اوراق قرضه بايستي گفت كه اين اوراق، برگه و يا قولنامه هايي هستند كه براساس آن ها ناشر (فرد يا نهادي كه اين اوراق را منتشر مي كند)، متعهد مي‌شود مبالغ معيني‌ (بهره و سود سالانه) را در فواصل زماني كه در قرارداد مشخص شده است، به دارنده اوراق قرضه پرداخت كند و همچنين در زمان سررسيد اوراق قرضه (زمان سررسيد اوراق قرضه در آغاز قرارداد تعيين شده است)، اصل مبلغ را به شخص دارنده اوراق قرضه بازپرداخت كند.

در واقع كاربرد اصلي اوراق قرضه را مي توان تأمين مالي بنگاه‌هاي اقتصادي دانست. بايستي خاطر نشان كرد كه اوراق قرضه سابقه اي طولاني در بازارهاي مالي جهان دارد و دولت ها و شركت ها همواره از اين ابزار براي تامين مالي مورد نياز خود استفاده مي كنند.

نكته اي كه درخصوص اوراق قرضه بايد به آن اشاره كرد اين است كه در ايران انتشار اوراق قرضه به شكلي كه در بازارهاي بدهي جهان مرسوم است، صورت نمي گيرد؛ علت عدم انتشار اوراق قرضه به شكل معمول در ايران نيز، مغايرت اين نوع اوراق قرضه با قوانين بانكداري اسلامي رايج در ايران است؛ اما روش هاي جايگزين اوراق با درآمد ثابت از جمله اوراق مشاركت، اوراق خزانه، صكوك شركتي و… كه با قوانين بانكداري اسلامي مغايرت ندارد، به عنوان ابزارهاي بازار بدهي در ايران مورد استفاده قرار مي گيرد و جايگزين اوراق قرضه شده است. 

بخشي از بازار سرمايه ايران هم متشكل از بازار بدهي است اما به دليل مغايرت با قوانين بانكداري اسلامي، اوراق قرضه منتشر شده در اين بازار متفاوت از اوراق قرضه منتشر شده در ساير كشورهاست. به طور كلي اوراق قرضه (بدهي) را براساس نهاد منتشر كننده آن مي توان به 3 دسته ي دولتي، شركتي و شهرداري ها تقسيم بندي كرد.

 اما به طور خلاصه اوراق قرضه ( بدهي )منتشر شده در بازار سرمايه ايران را در سه نوع اوراق مشاركت، صكوك و اوراق خزانه اسلامي مي توان تقسيم بندي كرد. 

1) اوراق خزانه اسلامي

 يكي از شناخته شده ترين اوراق قرضه (بدهي) در بازار سرمايه ايران، اوراق خزانه اسلامي است. در بازار سرمايه ايران اوراق خزانه اسلامي را با نام اخزا مي شناسند. اوراق خزانه اسلامي توسط دولت جمهوري اسلامي ايران و با هدف كسري بودجه و تامين مالي مورد نظر دولت انجام مي پذيرد.

اوراق خزانه اسلامي به عنوان يكي از انواع اوراق قرضه (بدهي) در بازار سرمايه، به معناي تعهد دولت ها در خصوص بازپرداخت مبلغي اسمي اين اوراق در آينده است؛ همانطور كه گفتيم اوراق خزانه اسلامي يكي از ابزارها و ساز و كارهاي مالي بازار سرمايه با ماهيت بدهي است كه بدون كوپن سود منتشر مي شود( كوپن سود با قوانين بانكداري اسلامي مغايرت دارد.)

نكته اصلي در خصوص اوراق خزانه اين است كه اين اوراق اصلي ترين ابزار بازار پول براي انجام دادن سياست هاي پولي دولت است. اوراق قرضه (بدهي) مرسوم در دنيا (غيراسلامي) توسط دولت ها و به مبلغ كمتر از قيمت اسمي به خريداران اوراق قرضه واگذار مي شود و پس از آن از دولت ها از منابعي كه حاصل اين واگذاري اوراق قرضه بوده است، بدهي هاي مورد نظر خود را پرداخت مي كنند.

اما همانطور كه گفته شد اين نوع فروش اوراق قرضه به شكل رايج در دنيا با فقه اسلامي مغايرت دارد؛ به همين دليل دولت جمهوري اسلامي ايران روش جايگزين را در نظر گرفته و اين اوراق قرضه (بدهي) را به صورت مستقيم به طلبكاران غير دولتي واگذار مي كند و در ادامه نيز در صورت نياز به پول، اوراق خزانه اسلامي را در فرابورس واگذار مي كند و به فروش مي رساند.

بايد خاطر نشان كرد كه اوراق خزانه اسلامي، نوعي از اوراق قرضه (بدهي) هستند كه سر‌رسيد پرداخت آن ها معمولا كمتر از يك سال است و طبق قوانين بانكداري اسلامي، در اين دوره هيچگونه سودي به دارندگان اين اوراق داده نمي شود. 

ريسك اوراق خزانه اسلامي 

يكي از ابهاماتي كه فعالان بازار سرمايه و نيز مردم عادي در خصوص اوراق خزانه اسلامي به عنوان گونه اي متفاوت از اوراق قرضه (بدهي) دارند، ترس از عدم انجام تعهدات دولت هاي مختلف در زمان سررسيد اين اوراق است؛ براي پاسخ به اين ابهام بايستي خاطرنشان كرد كه دولت ها تضميني را در قانون اين اوراق در نظر گرفته اند. معرفي انواع تحليل تكنيكال با محوريت پرايس اكشن

به اين صورت كه اولويت بازپرداخت اين اوراق در زمان سررسيد، هم سطح با پرداخت حقوق كاركنان دولت است و طبق قانون نيز خزانه داري كل كشور وظيفه پرداخت قيمت اسمي اوراق خزانه اسلامي را برعهده دارد و اين تضمين پرداخت نيز توسط وزير امور اقتصادي و دارايي، امضا شده است؛ پس بنابراين در توضيح ريسك ناشي از اوراق خزانه اسلامي بايد گفت كه اين اوراق هيچ گونه ريسكي براي خريداران آن ندارد.

به عبارت ديگر اوراق خزانه اسلامي ريسك نكول ندارند و ريسك نقدشوندگي آن‌ها بسيار پايين است (مي توان گفت كه ريسك نقد شوندگي آن نزديك به صفر است) اما با توجه به اينكه اين اوراق در بازار سرمايه ارائه مي شود و با نيم نگاهي با ماهيت بازار سرمايه كه هميشه داراي نوسانان قيمتي است، تنها ريسكي كه مي‌تواند اوراق خزانه اسلامي را تهديد كند ريسك نوسان قيمتي آن‌ها است و با توجه به سابقه معاملاتي اين اوراق در بازار سرمايه، مي توان گفت كه در بازه ي تعيين شده براي سررسيد اوراق خزانه اسلامي، اين نوسانات بسيار جزيي است.

هدف و كاربرد اوراق خزانه اسلامي 

اوراق خزانه اسلامي كه مي توان گفت نوعي اوراق قرضه (بدهي) مطابق با بانكداري اسلامي است، براي كنترل كردن و ساماندهي نقدينگي موجود در بازار، تسويه بدهي هاي دولت به طلبكاران غيردولتي، اجرا كردن سياست هاي پولي مورد نظر دولت، تامين منابع مالي براي جبران كسري بودجه به كار برده مي شود. در قسمت بالاتر نيز گفته شد كه اوراق خزانه اسلامي مهمترين و كاربردي ترين سازوكار بانك مركزي براي اجرا كردن سياست هاي پولي است. 

مزاياي اوراق خزانه اسلامي 

از سه بعد مي توان به مزاياي انتشار اوراق خزانه اسلامي نگاه كرد: 

 بخش اول مربوط به دولت است؛ چرا كه دولت با استفاده از اوراق خزانه اسلامي مي تواند بدهي هاي خود را پرداخت كند و آن را مديريت كند. 

بخش دوم مربوط به بانك مركزي است؛ به اين صورت كه بانك مركزي از طريق اين اوراق، مي تواند نقدينگي موجود در جامعه را كنترل كند. 

بخش سوم مربوط به مردم است؛ به اين شكل كه مردم مي توانند بازده بدون ريسكي را از اوراق خزانه اسلامي بدست آورند.

تا اينجاي كار با اوراق خزانه اسلامي آشنا شديم و هدف از انتشار و ارائه آن را دانستيم و متوجه شديم كه چه مزايايي براي دولت و مردم دارد. 

يك فعال بازار سرمايه براي خريد اوراق خزانه چه كارهايي را بايد انجام بدهد؟

افرادي كه به عنوان خريدار، قصد خريد و فروش اوراق خزانه اسلامي (نوعي از اوراق قرضه كه مطابق با قوانين بانكداري اسلامي است) را دارند، بايد به اين نكته توجه كنند كه معاملات اين اوراق به صورت الكترونيكي و در بستر بازار سرمايه انجام مي شود. براي خريد اوراق خزانه اسلامي، در ابتدا شما بايد داراي كد معاملاتي باشيد؛ چراكه بدون داشتن كد بورسي امكان انجام معامله در بسترهاي معاملاتي كارگزاري ها را نخواهيد داشت.

بايد خاطر نشان كرد كه معاملات اوراق خزانه اسلامي به عنوان نوعي از اوراق قرضه (بدهي) در ايران در بازار ابزارهاي نوين مالي فرابورس ايران ايران و به صورت آنلاين انجام مي شود. 

قيمت اوليه اوراق خزانه اسلامي چگونه تعيين ميشود؟ 

در پاسخ به اين سوال بايد گفت كه قيمت اوراق خزانه اسلامي بعد از عرضه شدن در بازار، به وسيله ي مكانيسم عرضه و تقاضا تعيين مي شود. بايد به اين نكته اشاره كرد كه متقاضيان خريد اوراق خزانه اسلامي براي اطلاع از قيمت و معاملات اين اوراق مي توانند به سايت شركت مديريت فناوري بورس تهران به نشاني www.tsetmc.com مراجعه كنند.

براي افرادي كه هنوز با اين اوراق آشنايي كامل ندارند، ممكن است نام نماد معاملاتي اين اوراق كمي عجيب باشد؛ به اين دليل كه نماد معاملاتي اوراق خزانه اسلامي از لحاظ ظاهر و نوشتاري متفاوت از نمادهاي ساير سهم هاي شركت هاي موجود در بازار سرمايه باشد. در اينجا براي توضيح بيشتر در خصوص اوراق خزانه اسلامي، مثالي آورده شده است. 

در تصوير زير يكي از نمادهاي معاملاتي اوراق خزانه اسلامي را مشاهده مي كنيد كه قيمت و حجم و...آن براي اطلاع معامله گران اين اوراق در سايت tsetmc.com قرار داده شده است. 

 در نگاه اول، نام نماد معاملاتي مذكور كمي پيچيده به نظر مي رسد و ممكن است افراد مبتدي مفهوم و معناي اين عبارت را متوجه نشوند. 

اسنادخزانه-م2بودجه00-031024 (اخزا002) 

درعبارت مذكور كه نماد معاملاتي يكي از اوراق خزانه اسلامي منتشر شده توسط دولت است، قسمت اول از سمت راست، مشخص كننده ي نوع ورقه بهادار است كه در اينجا اسناد خزانه نام دارد كه بيانگر اوراق خزانه اسلامي منتشر شده توسط دولت است. 

 عدد 031024 بيانگر تاريخ سررسيد اين اوراق است؛ به اين معنا كه تاريخ سررسيد اين اوراق در روز 24 دي ماه 1403 است كه به اختصار عدد 031024 نوشته شده است. در آخر جمله نيز عبارت اخزا 002 آورده شده است كه نام نماد معاملاتي اين اوراق را شامل مي شود. 

نكته: اگر شما نسبت به اوراق خزانه اسلامي كنجكاو شده ايد و قصد داريد اطلاعات بيشتري در خصوص اوراق خزانه اسلامي منتشر شده بدست آوريد، مي توانيد وارد سايت شركت فرابورس ايران به نشاني www.ifb.ir شويد. براي راهنمايي در خصوص كار با اين سايت بايد خاطر نشان كرد كه در قسمت بالاي سايت، گزينه اي وجود دارد تحت عنوان: بازارها و محصولات

با كليك بر روي اين گزينه، بازارها و همچنين محصولات موجود در در فرابورس نمايش داده مي شود كه در تصوير زير آورده شده است.

همانطور كه مشاهده مي كنيد در ليست بالا و در قسمت ابزارها و نهادها، گزينه اي به نام اسناد خزانه اسلامي وجود دارد. با كليك بر روي اين گزينه، اطلاعات تكميلي در خصوص اسناد خزانه اسلامي براي شما نمايش داده مي شود كه به شكل زير است: 

براي اطلاع از تاريخچه اوراق خزانه اسلامي و همچنين فهرست اين اوراق مي توانيد بر روي گزينه ي فهرست اسناد خزانه اسلامي كليك كنيد. 

در تصوير بالا انواع مختلفي از اوراق خزانه اسلامي را با اولويت جديدترين آن ها مشاهده مي كنيد. در اين فهرست با كليك بر روي نام نماد هر كدام از اين اوراق منتشر شده، مي توانيد اطلاعات تكميلي (تاريخ سررسيد آن ها، تعداد اوراق پذيرش شده و...) را ببينيد.

قيمت خريد اوراق خزانه اسلامي به چه صورت است؟ 

براي محاسبه قيمت روز اوراق خزانه اسلامي، از فرمول زير استفاده مي شود.

سازوكار انتشار و فروش اوراق خزانه اسلامي به چه صورت است؟

مكانيسم انتشار و فروش اوراق خزانه اسلامي به عنوان نوعي از اوراق قرضه (مطابق با بانكداري اسلامي) به اين صورت است كه وزارت امور اقتصادي و دارايي به نمايندگي از دولت جمهوري اسلامي ايران، اسناد خزانه اسلامي را از منابعي كه در بودجه در نظر گرفته شده است، منتشر مي كند. 

در ادامه نيز وزارت خانه ها و سازمان هاي مرتبط با اين موضوع، بر مبناي بودجه اي كه در نظر گرفته شده است، اسامي و ليست پيمانكاراني كه از دولت طلبكار هستند را به بانك هاي ذيربط كه وظيفه اين كار را برعهده دارند، معرفي خواهند كرد. بعد از آن كه ليست اين افراد و نهادها به بانك ها ارسال شد، بانك ها نيز پس از احراز هويت و گرفتن مدارك لازم و ضروري از اين پيمانكاران، ليست و نام اين افراد را به شركت فرابورس ايران انتقال مي دهد.

پس از ثبت شدن نام و اطلاعات اين افراد در سامانه معاملات شركت فرابورس ايران، پيمانكاران مذكور مي توانند اوراق خزانه اسلامي كه در درست دارند را در بازار ابزارهاي نوين مالي فرابورس ايران به فروش برسانند كه اين اقدام به وسيله كارگزاران عضو فرابورس ايران صورت مي گيرد.

بايستي خاطر نشان كرد اگر پيمانكاري قصد فروش اوراق خزانه اسلامي كه مالك آن شده است را نداشته باشد، بايستي در ابتدا اطلاعات و مدارك خود را نزد شركت فرابورس ايران به ثبت برساند و شماره حساب اختصاصي كه متعلق به خودش است را به شركت فرابورس ايران تحويل بدهد. با اين كار به صورت خودكار، مبلغ اسمي اوراق خزانه اسلامي كه در دست دارد را در روز سررسيد دريافت خواهد كرد و لازم نيست اقدام ديگري انجام دهد.

تذكر: متقاضيان خريد اوراق خزانه اسلامي بايستي اين نكته را در نظر بگيرند كه سود اين اوراق صفر بوده (شباهتي به اوراق قرضه منتشر شده در ساير نقاط جهان ندارد) و هيچ گونه پرداخت ميان دوره اي نخواهد داشت و دارندگان اين اوراق فقط مي توانند از اختلاف قيمت اسمي و قيمت بازار از سود آن منتفع شوند. 

2) اوراق مشاركت 

دومين نوع اوراق قرضه (بدهي) در ايران، اوراق مشاركت نام دارد. به طور مختصر مي توان گفت كه شركت ها و بنگاه هاي اقتصادي براي تامين مالي مورد نياز خود براي دريافت وام معمولا به بانك ها مراجعه مي كنند و درخواست خود را بانك هاي عامل ابلاغ مي كنند اما روش ديگري نيز براي تامين مالي مورد نياز بنگاه هاي اقتصادي و شركت ها نيز وجود دارد. 

به اين صورت كه اين بنگاه ها براي كسب كردن و تامين منابع مورد نياز خود، اوراق مشاركت كه گونه ي تغيير يافته اوراق قرضه (مطابق با نظام بانكداري اسلامي) است را منتشر مي كنند؛ در واقع با اين كار يك معامله برد-برد صورت مي گيرد. از يك طرف شركت ها با انتشار اين اوراق، سرمايه و منابع مالي مورد نياز خود را براي طرح خود كسب مي كنند و از بازدهي آن سود مي برند.

از طرف ديگر نيز متقاضيان خريد اوراق مشاركت كه قصد سرمايه گذاري در اين شركت را دارند، با خريداري كردن اين اوراق مي توانند در سود طرح هاي جديد شركت سهيم شوند. 

نكته اي كه در خصوص اوراق مشاركت به عنوان يكي از انواع اوراق قرضه (بدهي) بايد به آن اشاره كرد اين است كه معمولا (نه هميشه)، شركت ها و نهادهايي كه اوراق مشاركت را منتشر مي كنند، ميزان بازدهي (سود) ساليانه اوراق مشاركت را به طور معمول بين ۳ تا ۵ درصد بالاتر از نرخ سود سپرده بلندمدت يك‌ساله بانك‌ها در نظر مي گيرند؛ به اين دليل كه سرمايه‌گذاران (ممكن است سرمايه گذار، حقيقي يا حقوقي باشد) به سرمايه‌گذاري در اوراق مشاركت منتشر شده توسط شركت و بنگاه اقتصادي مذكور علاقه مند شوند.

تا اينجاي كار با اوراق مشاركت به عنوان يكي از انواع اوراق قرضه (بدهي) در ايران آشنا شديم؛ اما سوالي كه در اينجا پيش مي آيد اين است كه اوراق مشاركت چه ويژگي هايي دارد كه آن را از ساير اوراق هاي بهادار متمايز مي كند؟ 

ويژگي هاي اوراق مشاركت 

به طور كلي مي توان گفت كه اوراق مشاركت داراي پنج ويژگي است: 

1) تاريخ سررسيد اوراق مشاركت:

هر اوراق مشاركت فارغ از اينكه توسط چه شركت و يا با هدف انجام كدام طرح منتشر شده است، داراي تاريخ سررسيد است. در توضيح تاريخ سررسيد اوراق مشاركت بايد گفت كه در اين اوراق همواره تاريخي در نظر گرفته شده است كه نشان دهندي پايان دوره سرمايه گذاري در اوراق مذكور است كه اصطلاحا به اين تاريخ، تاريخ سررسيد گفته مي شود و اهميت تاريخ سررسيد آنجا مشخص مي شود كه خريداران و سرمايه گذاران اوراق مشاركت در تاريخ مذكور مي توانند مبلغي معادل ارزش اسمي اوراق را دريافت كنند. 

2) ارزش اسمي:

همانطور كه اشاره كرديم به مبلغي كه توسط ناشر(منتشر كننده اوراق مشاركت) در تاريخ سررسيد اوراق مذكور به خريداران بازپرداخت مي شود، ارزش اسمي مي گويند.

3) نرخ سود اسمي:

لازم به ذكر است كه اوراق مشاركت از لحاظ پرداخت سود، به دو نوع مختلف تقسيم بندي مي شوند. نوع اول اوراق بدون پرداخت سود و نوع دوم اوراقي كه به صورت متناوب و دوره اي سود پرداخت مي كنند و داراي نرخ بهره(سود) دوره اي هستند. در تعريف نرخ سود اسمي بايد گفت كه نرخ سود اسمي در واقع نرخ بهره اي است كه در اوراق دسته دوم(اوراقي كه به صورت دوره اي سود پرداخت مي كنند) پرداخت شده و تا زمان سررسيد نيز اين پرداخت ها ادامه دارد. 

4) قيمت فروش

برخي از دارندگان اوراق مشاركت ممكن است تمايلي به نگهداري اوراق مشاركت خود تا پايان تاريخ سررسيد نداشته باشند، به همين دليل اگر مالك اوراق مشاركت مذكور بخواهد تا قبل از تاريخ سررسيد، اوراق خود را بفروشد، اين اوراق را بايد در روزهاي كاري بازارسرمايه (بازار سرمايه تعطيل نباشد) و به قيمتي كه عرضه و تقاضا در آن روز مشخص مي كند، به فروش برساند. 

5) نرخ سود اوراق مشاركت تا سررسيد (YTM) 

در توضيح سود YTM بايد گفت كه اگر متقاضي سرمايه گذاري در اوراق مشاركت مورد نظر، اوراق مذكور را در اولين روز انتشار اوراق مشاركت خريداري كند ميزان سودي كه دريافت مي‌كند، نرخ سود اسمي نام دارد اما اگر اين خريدار، اوراق مشاركت مورد نظر را در روزهاي بعد از انتشار اوراق، يعني با قيمت عرضه و تقاضا روز خريد در بازار سرمايه خريداري كند و تا تاريخ سررسيد اوراق توسط خريدار نگهداري شود، ميزان سود آن اصطلاحا نرخ سود تا سررسيد يا به عبارتي ديگر، YTM گفته مي شود. 

به طور كلي مي توان اينگونه گفت كه اوراق مشاركت در هر زمان و شرايط به قيمتي خاص و لحظه اي معامله مي شود و خريداران اين اوراق بر مبناي YTM اقدام به سرمايه گذاري در اوراق مشاركت مورد نظر خود مي كنند. 

3)صكوك 

سومين نوع اوراق قرضه (بدهي) در ايران اوراق قرضه اسلامي (مطابق با بانكداري اسلامي) يا صكوك نام دارد كه زيرمجموعه ي اوراق قرضه يا همان اوراق بدهي قرار مي گيرد. اوراق صكوك انواع مختلفي دارد كه از جمله ي اين اوراق مي توان به موارد زير اشاره كرد:

اوراق مرابحه

اوراق استصناع

اوراق اجاره 

اوراق خريد دين

اوراق مضاربه

اوراق مزارعه

اوراق مساقات

اوراق سلف استاندار 

اوراق منفعت 

اوراق جعاله 

و.... 

بازارهاي موازي به چه معناست؟

هر جا كه خريداران و فروشندگان داد و ستدي مبتني بر كالا، خدمات، اوراق و يا هر دارايي ديگري كه قابل معامله باشد انجام دهند، يك فرآيند مالي شكل گرفته است؛ اين فرآيندها معمولا در بسترهايي به نام بازارهاي مالي به وجود مي آيند و هدف اصلي خريداران و فروشندگان يك دارايي، كسب سود و منفعت است. به همين دليل بازارهاي گوناگوني براي خريد و فروش دارايي هاي قابل معامله شكل گرفته است؛ به عبارت ديگر اين بازارها را مي توان رقيب يكديگر دانست و از طرفي نيز بر روي يكديگر اثر مي گذارند؛ بنابراين به چنين بازارهايي كه در يك راستا حركت مي كنند و در جذب سرمايه گذاري نيز رقيب يكديگر محسوب مي شوند، بازارهاي موازي مي گويند.

بازارهاي مالي در ايران نيز رويه ي ساير كشورها را دنبال مي كند؛ اما جداي از اينكه داراي شباهت هايي با بازارهاي مالي ساير كشورهاست، تفاوت هاي بسيار زيادي نيز دارد و بازارهاي گوناگوني به صورت موازي و در كنار يكديگر به وجود آمده اند كه از جمله آن ها مي توان به بازار سرمايه، ارز، طلا، مسكن، خودرو، سپرده بانكي و... اشاره كرد كه به شكل موازي در كنار يكديگر فعاليت مي كنند. معرفي انواع تحليل تكنيكال با محوريت پرايس اكشن

فعاليت برخي از اين بازارها بر روي يكديگر اثر مي گذارد به گونه اي كه معاملات انجام شده در بعضي از آن ها در گرو فرآيندهاي شكل گرفته در ساير بازارهاي موازي ديگر است. در واقع مي توان گفت كه عبارت بازار موازي را به بازارهايي مي گويند كه با يكديگر رقيب هستند و مي توانند بر روي يكديگر اثر بگذارند؛ به عنوان مثال ركود در بازار مسكن، ممكن است نقدينگي سرمايه گذاران را به سمت بازارهاي موازي مانند بورس يا خودرو هدايت كند؛ چرا كه سرمايه گذاران همواره به دنبال كسب سود هستند و هر جا كه بسترهاي لازم براي بدست آوردن بازدهي فراهم باشد، سرمايه گذاران در آنجا نيز فعاليت مي كنند.

بايستي خاطر نشان كرد كه بازار بورس همواره در رقابت با ساير بازارها بوده است؛ از يك طرف از بازار ارز تاثير گرفته و از طرف ديگر بر روي برخي ديگر نيز تاثير گذاشته است اما هنگامي كه بازارهاي مالي ايران و يا به طور كلي تر اقتصاد كلان ايران را بررسي مي كنيم، حتما بايد به سيكل هاي تورمي ايجاد شده در اقتصاد ايران نيز اشاره كنيم، چراكه كه معمولا عامل اصلي تحرك و بالا رفتن قيمت ها در بازارهاي مختلف ايران تورم است. 

بازارهاي موازي شكل گرفته در اقتصاد ايران، داراي ويژگي ها و نكات مخصوص به خود هستند كه در ادامه به تشريح هر كدام از اين بازارها مي پردازيم. 

بازار سرمايه

با توجه به ويژگي ها و خصوصيات منحصر به فردي كه بازار بورس دارد، يكي از بهترين بازارها براي سرمايه گذاري محسوب مي شود. ويژگي هايي مانند شفافيت، ميزان نقدشوندگي بالا، امنيت سرمايه گذاري، بازدهي چشمگير در ساليان اخير و...بازار بورس را تبديل به يكي از جذاب ترين بازارها براي سرمايه گذاران كرده است.

همانطور كه اشاره كرديم موج هاي تورمي در دهه هاي اخير علت رشد قيمت ها در بسياري از بازارهاي موازي بوده است؛ در خصوص بورس ايران بايد گفت كه قيمت ها در اين بازار تحت تاثير نرخ ارز (دلار) هستند؛ به عنوان مثال بسياري از شركت هاي فلزي، پتروشيمي و...محصولات توليد شده خود را به تناسب با قيمت دلار مي فروشند؛ به همين دليل بالا رفتن قيمت دلار كه ناشي از رشد نقدينگي و تورم ايجاد شده در جامعه است، مي تواند بر روي سود آوري شركت ها نيز تاثير بگذارد.

از طرف ديگر شركت هاي فعال در بازار سرمايه، دارايي هاي دلاري (ماشين آلات و...) دارند كه با نوسانات بازار موازي ارز، ارزش دارايي هاي اين شركت ها نيز تغيير مي كند. بنابراين بورس ايران علاوه بر دلايل ديگر، همواره تحت تاثير نوسانات بازار موازي ارز بوده است.

بازار ارز

يكي ديگر از بازارهاي موازي كه در ايران جريان دارد، بازار ارز است. اگر چه سفته بازي و خريد و فروش گسترده در اين بازار غير قانوني محسوب مي شود، اما همواره تاثير نوسانات اين بازار بر روي كالاها، خدمات، دارايي ها و... مشهود بوده است. علت اصلي رشد نرخ ارز(دلار)، يا به عبارت ديگر افت ارزش ريال ايران در برابر دلار آمريكا را در رشد نقدينگي موجود در جامعه بايد پيگيري كرد و در يك پله بالاتر نيز علت افزايش نقدينگي در جامعه را بايد در كسري بودجه دولت جستجو كرد؛ اما به طور كلي بازار ارز در داخل ايران يكي از بازارهاي مالي موازي محسوب مي شود كه ساير بازارها از آن تاثير مي گيرند و نوسانات نرخ ارز در ايران، ديگر بازارها را نيز دچار نوسان مي كند. 

بازار طلا

بازار طلا يكي ديگر از بازارهاي موازي با بورس ايران است. هنگاميكه قيمت ارز در ايران نوسان مي كند، به دنبال آن ساير بازارها نيز دچار تلاطم و نوسان مي شوند، اگر ترتيب و زنجيره اي براي اثر پذيري بازارهاي مالي ايران پس از بالا رفتن نرخ ارز در نظر بگيريم، قطعا بازار طلا اولين حلقه از اين زنجيره را تشكيل مي دهد؛ به گونه اي كه قيمت طلا در داخل ايران به صورت لحظه اي با قيمت دلار هماهنگ مي شود.

لازم به ذكر است كه قيمت طلا در ايران در گرو 2 عامل است: 

1. قيمت طلاي جهاني (انس جهاني طلا)
2. قيمت دلار در ايران 

هر كدام از اين عوامل، بر روي قيمت طلا در بازارهاي ايران اثر گذار است و افزايش قيمت طلا در ايران متاثر از بالا رفتن قيمت دلار در ايران و يا قيمت انس جهاني طلا است و همواره بازار طلا در بين سرمايه گذاران ايراني، به عنوان يك بازار محبوب شناخته مي شود.

سپرده هاي بانكي 

يكي ديگر از بازارهاي موازي در ايران، سودهاي بدون ريسك در نظر گرفته شده توسط بانك هاست. به اينصورت كه افراد با افتتاح حساب در بانك هاي مختلف، سود ساليانه از بانك عامل دريافت مي كنند اما تجربه ها در ساليان اخير نشان داده است كه اگرچه در دوران ركود اقتصادي، اين گزينه براي سرمايه گذاري مناسب است؛ اما به دليل ماهيت اقتصاد ايران كه در دهه هاي اخير همواره با تورم همراه بوده است، اين نوع سرمايه گذاري در سيكل هاي تورمي محكوم به شكست است و سرمايه ي افرادي كه پول خود را در بانك گذاشته اند را بي ارزش مي كند.

بنابراين گرچه گذاشتن پول در سپرده هاي بانكي نيز، نوعي از سرمايه گذاري محسوب مي شود اما در بازه هاي بلند مدت، تجربه نشان داده است كه افراد را به ثروت نرسانده است و سپرده هاي بانكي، براي افراد بسيار ريسك گريز مناسب است و بازدهي هاي بلند مدت اين بازار، با ساير بازارهاي موازي قابل قياس نيست. 

بازار مسكن

بازار مسكن نيز يكي ديگر از بازارهاي موازي در ايران است. سيكل هاي رشد قيمت مسكن در ايران، به اين صورت است كه اين بازار در ساليان اخير همراه با تورم رشد مي كند و سپس براي مدتي، وارد ركود مي شود. آمارها نيز حاكي از رشد چشمگير قيمت مسكن در ساليان و دهه هاي اخير است؛ به گونه اي كه سرمايه گذاران بلند مدت در اين بازار را هيچگاه پشيمان نكرده است.

بازار مسكن همواره به عنوان يكي از رقباي بازار سرمايه شناخته مي شود؛ اما لازم به ذكر است كه در ساليان اخير و با رشد چشمگير قيمت مسكن در ايران، بسياري از افراد توان مالي خريد مسكن را ندارند و به دنبال بازاري هستند كه براي سرمايه هاي خرد مناسب است. به همين دليل سرمايه گذاران خرد كه توان خريد ملك را ندارند به بازارهاي موازي ديگر از جمله بورس، طلا و...روي مي آورند.

بازار خودرو

از جمله بازارهاي موازي ديگر مي توان به بازار خودرو اشاره كرد. در ابتدا بايد خاطر نشان كرد كه سفته بازي، نوسانات و شكل خريد و فروشي كه در بازار خودرو ايران اتفاق مي افتد را نمي توان در كشورهاي داراي اقتصاد پويا پيدا كرد. اين بازار نيز عمدتا به واسطه ي رشد قيمت ارز و به تبع آن به وجود آمدن تورم در جامعه رشد مي كند و معمولا سودهاي مناسبي را به دارندگان خودرو مي دهد.

البته ذكر اين نكته لازم است كه ممنوعيت واردات خودرو در چند سال اخير و همچنين اعمال تعرفه هاي سنگين واردات به داخل ايران نيز بر رشد قيمت هاي اين بازار شتاب بخشيده است. بنابراين بازار خودرو در ايران نيز همانند ساير بازارهاي موازي داراي فعالان خاص خود است كه مي تواند رقيبي براي ساير بازارها باشد. 

چرخه هاي بازارهاي موازي 

افزايش نقدينگي و به دنبال آن تورم ايجاد شده در جامعه، بازارهاي موازي را يكي پس از ديگري تحت تاثير قرار مي دهد و سرمايه گذاران حرفه اي معمولا در بين اين بازارها جابجا مي شوند و سودهاي خوبي را كسب مي كنند. به طور كلي بر اساس تجربه هاي ميداني مي توان گفت كه تاثير تورم بر بازارهاي مالي ايران معمولا ترتيب خاصي دارد و به اين صورت است كه ابتدا خود را در بازار ارز نشان مي دهد و بلافاصله پس از نوسان قيمت ارز، بازار طلا دچار نوسان مي شود. سپس بازار خودرو خارجي و بعد از آن مسكن و در ادامه نيز بازار خودروهاي داخلي و بازار سرمايه را تحت تاثير قرار مي دهد. بنابراين موج سواران بازارهاي موازي مي توانند از اين فرصت براي سودآوردي و كسب بازدهي خود استفاده كنند. 

با نگاه به صنايع و خدمات در جهان، نقش تبليغات برجسته مي شود چرا كه تبليغات، منجر مي شود تمام كارها، محصولات يا خدمات شما ديده شود اما صنعت تبليغات نيز مانند بسياري از صنايع ديگر با چالش هايي روبروست كه يكي از اين چالش ها تقلب است. تقلب در تبليغات سالانه ميلياردها دلار به صنايع مختلف ضربه مي زند. به عنوان مثال در سال 2017 مبلغي معادل 6.5 ميليارد دلار به خاطر تقلب در تبليغات از دست رفته است. از سوي ديگر هزينه تبليغات ديجيتال در سراسر جهان مي تواند تا سال 2022 به 427.26 ميليارد دلار برسد. بنابراين چگونه مي توان در عرصه تبليغات از تقلب جلوگيري كرد؟ در اين ميان تاثير بلاك چين بر صنعت تبليغات چگونه است؟

صنايع و خدمات در دنيا بايد نحوه استفاده بهتر از رسانه هاي اجتماعي، ايميل و ساير اشكال ارتباطي را ياد بگيرند و با نحوه استفاده موثرتر از پلتفرم هاي بسترهاي تبليغاتي آشنا باشند و بياموزند كه چگونه از اينترنت ايمن تر استفاده نمايند. 

براي انجام اين كار، به مجموعه جديدي از ابزارها نياز خواهد شد كه به افراد و صنايع امكان مي دهد در آينده به اين اهداف برسند. يكي از اين ابزارها بلاك چين است. خاصيت غيرمتمركز و غيرقابل هك بودن بلاك چين در تبليغات باعث مي شود تا نيازي به حضور واسطه هايي كه هزينه هاي بالا و عملكرد پاييني دارند نباشد و آن ها را حذف مي كند.

بلاك چين شيوه كنترل و به اشتراك گذاري اطلاعات شخصي كاربران را تغيير داده است. در زمينه تبليغات نيز اين مورد نشان مي دهد كه تبليغ كنندگان بايد شيوه جمع آوري و ذخيره داده ها را تغيير دهند.

تاثير بلاك چين بر صنعت تبليغات بسيار گسترده است. فناوري بلاك چين به ما اين امكان را مي دهد كه دارايي هاي ديجيتالي جديدي ايجاد كنيم بدون اينكه نياز باشد براي اعتبارسنجي به شخص ثالثي اعتماد كنيم، همچنين به تبليغ كنندگان اجازه مي دهد تا مخاطبان و اقدامات خود را در بسترهاي رسانه هاي اجتماعي نظارت كنند، واسطه هاي غيرضروري را بشناسند و آن ها را حذف كنند. از سوي ديگر با شفاف سازي و ايجاد اعتماد در تبليغات، تقلب در تبليغات را از بين مي برد.

ورود بلاك چين به حوزه تبليغات

 در سال 2017 بود كه برخي از اولين پروژه هاي تبليغاتي مبتني بر بلاك چين رسانه اي شدند و از همان زمان استفاده از بلاك چين براي حل مسائل كلاهبرداري در زمينه تبليغات اميدوار كننده به نظر مي رسد.

سال 2018، تمايل شركت ها براي سرمايه گذاري بيشتر در پروژه هاي بلاك چين به منظور تبليغات بيشتر شد. به عنوان مثال در آن سال تويوتا با كمك يك شركت تجزيه و تحليل بلاك چين، بازديدهاي سايت خود را 21 درصد افزايش داد. 

يا AB InBev كمپين هاي تبليغاتي مبتني بر بلاك چين را براي چندين شركت آبجو در سال 2018 اجرا كرد. گوگل ترند، بيشترين جستجو ها در كلمه "تبليغات بلاك چين" را در همين زمان نشان مي داد.

در سال 2019 تعداد شركت هاي بازاريابي مبتني بر بلاك چين در مجموع به 290 مورد افزايش يافت. در حالي كه در سال 2017، تنها 22 شركت در اين زمينه وجود داشت. نامهاي بزرگي مانند Unilever، Kellogg's و Kimberly-Clark سعي در خريد راه حل هاي بلاك چين تبليغاتي كردند تا واسطه ها را حذف كرده و خريداران بتوانند هزينه تبليغات را بررسي كنند. 

علاوه بر اين، MetaX ads.txt را با اتريوم ادغام كرد تا خريد رسانه اي را شفاف سازد. اخيراً، استارتاپ هايي مانند Lucidity براي ايجاد "شفافيت زنجيره تامين تبليغات" تلاش كرده اند كه تقلب را كاهش دهند.

بنابراين يكي از مهم ترين تاثيرات بلاك چين بر صنعت تبليغات از بين بردن يا به حداقل رساندن تقلب، حذف واسطه ها و شفافيت در بررسي هزينه هاست. در ادامه بيشتر در مورد تاثير بلاك چين بر صنعت تبليغات و موارد مذكور صحبت خواهيم كرد.

چرا بلاك چين تبليغات را تغيير مي دهد؟

بلاك چين به دليل تجهيز شدن با ويژگي هاي منحصر به فردي مي تواند در تبليغات بسيار موفق عمل كند. فناوري بلاك چين غيرمتمركز است و در آن تمام تراكنش‌ ها و اطلاعات در دفتر كل توزيع شده ثبت مي شود.

بلاك چين يك پايگاه داده توزيع شده ايجاد مي كند كه مي تواند به عنوان يك منبع واحد در مورد تبليغات براي متقاضيان و عرضه كنندگان عمل كند. مي توانيد آن را به عنوان پايگاه داده عظيمي در نظر بگيريد كه همه داده هاي مربوط به تبليغات را تشكيل مي دهد و همه نوع اقدامات و اطلاعات مربوط، به طور خودكار در دفتر كل توزيع شده ثبت مي شود.

در زنجيره بلوك، هر دو طرف معامله مي توانند فعاليت هاي مشكوك را شناسايي كرده و فرد خاطي را حذف كنند. اين موضوع دقيقا مبناي شفافيت در سطح رويداد است كه همه براي آن تلاش كرده و اين همان چيزي است كه كارآفرينان و رهبران بازاريابي بايد از آن براي بازتعريف روابط تجاري خود در دراز مدت استفاده كنند. بنابراين اين مورد تاثير بلاك چين بر صنعت تبليغات را به خوبي نشان مي دهد اما اين همه كاركرد و تاثير بلاك چين بر صنعت تبليغات نيست.

تاثيرات بلاك چين بر صنعت تبليغات

در ادامه به مهم ترين تاثيرات بلاك چين بر صنعت تبليغات اشاره خواهيم كرد.فناوري بلاك چين مي تواند بسياري از مشكلات حوزه تبليغات را برطرف كند. ازجمله:

برطرف كردن مشكل تقلب در تبليغات

تبليغات ديجيتالي و آنلاين مبتني بر يك سيستم باز است كه از اينترنت تغذيه مي شود. اين موضوع همچنان كه باعث گسترش فرصت هاي عظيمي براي تجارت رسانه اي مي شود اما شكاف ها و عدم شفافيت را در زنجيره تأمين رسانه نيز ايجاد مي كند. اين چالش ها كل اكوسيستم را در برابر كلاهبرداري آسيب پذير مي كند. اينجاست كه فناوري بلاك چين مي تواند براي برطرف كردن مشكل وارد عمل شود.

پذيرش و استفاده از بلاك چين در تبليغات، باعث مي شود تا تراكنش هاي آنلاين تغيير جهت مثبتي داشته و از اين طريق محيط امني براي تبليغ كنندگان و ناشران فراهم خواهد شد.

ايجاد شفافيت و اعتمادسازي

ويژگي بسيار خوب بلاك چين ايجاد شفافيت است. يكي از موارد تاثير بلاك چين بر صنعت تبليغات همين ويژگي ايجاد شفافيت است. شفافيتي كه در تبليغات به روش هاي مرسوم ديده نمي شود با استفاده از فناوري بلاك چين به خدمت تبليغات درخواهد آمد. در اكوسيستم بلاك چين تمام تراكنش ها در دفتر كل توزيع شده ثبت مي شوند و از اين طريق شفافيت در سيستم تامين مي شود و شركت ها را قادر مي سازد تا با تجزيه و تحليل شفاف تبليغات، تأثير واقعي تبليغات را در هنگام تعامل مشتريان با آنها مشاهده كنند. از سوي ديگر مصرف كنندگان تبليغات نيز مي توانند نسبت به صحت داده هاي مشاهده شده اطمينان حاصل كرده و آن ها را تاييد نمايند. 

به عنوان مثال شفافيت دريافتن تعداد كليك، يافتن مشتريان واقعي در بين تعداد كليك هاي دريافتي، مشخص شدن ربات هاي نفوذ، شناسايي كلاهبرداري در سامانه دامنه از جمله كاربردهاي استفاده از فناوري بلاك چين براي موضوع شفافيت در تبليغات است.

محافظت از حريم خصوصي داده ها با استفاده از بلاك چين

علاوه بر مزاياي فوق، محافظت از حريم خصوصي يكي ديگر از موارد تاثير بلاك چين بر صنعت تبليغات است. در واقع بلاك چين مي تواند به تبليغ كنندگان فرصت هاي جديدي را بدهد تا از اين فناوري براي افزايش امنيت ذخيره سازي داده هاي خود استفاده كنند. اكوسيستم بلاك چين اطمينان حاصل مي كند كه تبليغ كنندگان ارتباطات جعلي را از بين مي برند و امنيت بيشتري را براي همه شركت كنندگان بدون دخالت واسطه ها فراهم مي كند. همچنين به شركت ها كمك مي كند ميزان پولي را كه براي تبليغات و ساير فعاليت هاي بازاريابي هزينه مي كنند پيگيري كنند. اين مورد گامي مهم در جهت آينده تبليغات است.

عدم نياز به واسطه در تبليغات به كمك بلاك چين

مزيت ديگر استفاده از بلاك چين در تبليغات عدم نياز به واسطه و در نتيجه كاهش و صرفه جويي در بسياري از هزينه هاست. به اين صورت كه در تراكنش هاي تبليغاتي به كمك فناوري بلاك چين نيازي به واسطه نيست و درگاه‌هاي پرداخت مختلف حذف مي شوند. از سوي ديگر چون واسطه اي وجود ندارد هزينه هاي تراكنش ها كاهش پيدا مي كند. چرا كه تراكنش ها به صورت مستقيم بين تبليغ كنندگان، ناشران و كاربران ارائه مي شود.

استفاده از فناوري بلاك چين، ايجاد فرصت براي بازاريابان و ناشران

يكي ديگر از موارد تاثير بلاك چين بر صنعت تبليغات مربوط به بازاريابان و ناشران است. توانايي استفاده از فناوري بلاك چين در تبليغات يك راه عالي براي تبليغ كنندگان و بازاريابان است تا كمپين هاي تبليغاتي خود را تقويت كنند. اين كار به شركت ها اجازه مي دهد تا با ايجاد روش هاي جديد براي دسترسي به محتواي مورد نياز بازار، جريان درآمد جديدي ايجاد كنند.

به عنوان مثال يك بستر توزيع محتواي بلاك چين اخيرا سيستمي با نام Publiq را راه اندازي كرده است، يك سيستم "پاداش" كه به نويسندگان و توسعه دهندگان امكان مي دهد مطالبي را در بلاك چين به اشتراك بگذارند و فوراً هزينه آن را دريافت كنند.

يا MetaX در حال حاضر يك پايگاه داده adChain را با همكاري DMA و ConsenSys اداره مي كند، كه از توكن adToken استفاده مي كند و مردم را تشويق مي كند تصميم بگيرند كه آيا نويسنده مورد نظر مي تواند در ليست سفيد قرار گيرد؟ (يا قابل اعتماد است يا نه).

از سوي ديگر بهبود بهره وري به دليل كاهش نياز به واسطه ها، مزيتي كوچك  و تنها يكي از موارد تاثير بلاك چين بر صنعت تبليغات برنامه هاي تجاري است. اگر تصميم گيرنده اجرايي يك شركت تبليغات ديجيتال هستيد، ممكن است بخواهيد از بلاك چين در فرآيندهاي تبليغاتي خود استفاده كنيد. در اين صورت مي توانيد از مزاياي زير بهره مند شويد:

• زمان پردازش سريعتر و هزينه كمتر
• توانايي مديريت چندين حساب و فرآيند
• بهبود شفافيت و پاسخگويي همه طرفهاي درگير در معامله
• توانايي نظارت و كنترل معاملات بدون دخالت شخص ثالث
• امكان استفاده از قراردادهاي هوشمند و ساير توكن هاي الكترونيكي به عنوان روش هاي پرداخت
• قابليت ذخيره و انتقال اطلاعات به صورت ايمن
• فرصتي براي ايجاد محصولات و خدمات جديد بر اساس فناوري بلاك چين
• توانايي انجام معاملات با ارزهاي رمزنگاري شده
• توانايي خودكارسازي فعاليتهاي تكراري، مانند خريد محصول يا خدمات
• فرصتي براي ارائه بازخورد و پيشنهادات فوري به مشتريان
• توانايي پيگيري رفتار مشتري و بهبود تجربه مشتري

جمع بندي

استفاده از فناوري بلاك چين در صنعت تبليغات مزاياي زيادي را براي فعالان اين صنعت ايجاد مي كند. از جمله موارد تاثير بلاك چين بر صنعت تبليغات شفافيت، جلوگيري از تقلب، حفظ حريم خصوصي داده ها و در نهايت عدم نياز به واسطه و در نتيجه كاهش هزينه هاست.

همانطور كه گفته شد، تاثير بلاك چين بر صنعت تبليغات شامل موارد زيادي بوده و باعث از بين رفتن چالش هاي پيش روي تبليغات مي شود. شركت هاي بزرگ زيادي در حال روي آوردن به فناوري بلاك چين و يا درحال استفاده از بلاك چين براي ثبت فعاليت ها با اطمينان بيشترهستند. شركت هايي مانند گوگل، توييتر و چندين شركت بزرگ ديگر از فناوري بلاك چين استفاده كرده اند.

با اين وجود، قبل از اينكه فناوري بلاك چين به طور كامل در صنعت تبليغات به كار گرفته شود، موانع زيادي بايد برطرف شود. اولين چالش ارتباط مشتريان و برندها است. چالش دوم تقويت اعتماد بين تبليغ كنندگان و بازاريابان است. 

اما به نظر مي رسد در آينده شاهد همه گيري و گسترش فناوري بلاك چين در بيشتر صنايع از جمله صنعت تبليغات باشيم. با اعتماد به بلاك چين و استفاده از اين فناوري در سراسر جهان قطعا چالش ها در حوزه تبليغات نيز از بين خواهد رفت و شاهد تبليغات مبتني بر بلاك چين در مقياس جهاني خواهيم بود.

اگر بتوانيد دنياي مورد علاقه و دلخواه خود را بسازيد چه احساسي خواهيد داشت؟ اين مفهوم متاورس است. ساخت جهاني مجازي با استفاده از تكنولوژي هاي برتر و اينترنت كه هركس آرزوي ساختن آن را دارد. درواقع دنيايي مانند آواتار ديگر چندان هم علمي تخيلي نيست. داستان ها تخيلاتي هستند كه مي توانند تحقق يابند و اين تكنولوژي و اينترنت است كه شرايطي را فراهم آورده تا داستان ها واقعي شوند. انقلابي بزرگ در سبك زندگي در راه است. انقلابي به نام متاورس.

اصطلاح "metaverse" جديد نبوده اما اخيرا شاهد افزايش محبوبيت اين اصطلاح و حدس و گمان در مورد معاني آن در دنياي واقعي هستيم. به عنوان مثال مدير اجرايي فيس بوك، مارك زاكربرگ اعلام كرده كه اين شركت فناوري از يك شركت رسانه هاي اجتماعي به يك "متاورس" تبديل خواهد شدو وارد دنياي متاورس مي شود. جايي كه در آن اينترنت تجسم واقعي تري پيدا كرده و دنياي واقعي و مجازي را بيش از هر زمان ديگر در هم مي آميزد.

زاكربرگ در گفتگو با CNET، ديدگاه خود را در مورد فيس بوك به اشتراك گذاشت: "ما مي خواهيم تا آنجا كه ممكن است افراد بيشتري بتوانند واقعيت مجازي را تجربه كنند و بتوانند به متاورس آمده و تجربيات اجتماعي را در اين زمينه داشته باشند." فيسبوك بزرگترين شبكه اجتماعي دنيا با بيش از 2.2 ميليارد كاربر، قصد دارد اسم شركت مادر را به META تغيير بدهد.

اين اقدام و اعلام رسمي ورود فيسبوك به دياي متاورس است و اين شركت چندين پروژه تحقيقاتي با بودجه 150 ميليون دلاري در خصوص متاورس در حال انجام دارد. البته شبكه اجتماعي فيسبوك به همان نام قبلي خواهد ماند و نام شبكه مادر به متا (META) تغيير مي كند.

متاورس و جهان ديجيتال خواهد آمد حتي اگر شما هم مانند بسياري از مردم نسبت به آينده اي كه حاميان آن پيشنهاد مي دهند نگراني و انتقادهايي داشته باشيد.

متاورس چيست؟

نقش اينترنت در دنياي امروز انكار ناپذير است.تقريبا همه آدمها كم و بيش با زندگي اينترنتي درگير هستند و هرشخص براي خود هويت مجازي دارد. مانند اكانت اينستاگرام كه هويت مجازي افراد بوده و معرف آن ها در دنياي مجازي است يا فروشگاه اينترنتي كه يكي از اجزاي هويت مجازي افراد و شركت ها را تشكيل مي دهد.

ارتباطات افراد با دوستان و همكارانشان در دنياي امروز نيز به صورت مجازي شده است،در قالب گروه هاي اجتماعي كه در آن عضو هستند يا حتي بازي هايي كه براي سرگرمي افراد در دنياي كامپيوتري ايجاد شده اند نيز بخشي از هويت مجازي افراد را تشكيل داده اند.

برخي از افراد نيز دارايي هاي اينترنتي بر بستر اينترنت دارند كه به آن ها ارزهاي ديجيتال گفته مي شود يا بازي هايي كه براي برخي از آيتم هاي آن ها پول پرداخت شده است. مثلا شخصي ماشيني را براي بازي اينترنتي خريداري كرده است. اما مشكل اينجاست كه نمي تواند اين ماشين را براي بازي ديگري استفاده كند يا در بستر ديگري از فضاي اينترنت آن را به كار ببرد. اينجاست كه پاي متاورس به ميان مي آيد. دنياي مجازي بر بستر اينترنت كه تمام دارايي هاي ديجيتال شخص در اين دنيا به يكديگر مرتبط شوند. يك زندگي كاملا مجازي با ميليون ها كاربر كه در آن افراد با تمام هويت و متعلقات ديجيتالي خود با يكديگر در ارتباط باشند و در كنار هم يك زندگي مجازي داشته باشند.

از نظر لغوي متاورس تركيبي از كلمات meta و universe است. متا به معناي فراتر از... و يونيورس به معناي جهان. تركيب اين دوكلمه معناي متاورس را تشكيل مي دهد كه به معناي فراتر از دنياست. جهاني ديجيتال متشكل از واقعيت مجازي، اينترنت و واقعيت افزوده است.

اين اصطلاح در رمان علمي تخيلي نيل استفنسون در سال 1992 به نام سقوط برف براي اولين بار مطرح شد. جايي كه انسان ها به عنوان آواتار با يكديگر و از طريق عوامل نرم افزاري در فضاي مجازي سه بعدي كه از استعاره دنياي واقعي استفاده مي كند، تعامل دارند.

چشم انداز metaverse اين است كه يك جهان مجازي اجتماعي، سه بعدي و متشكل از بسياري از فضاهاي مجازي سه بعدي به هم پيوسته را تشكيل دهد. چيزي كه ما در حال حاضر با بازي هايي مانند Fortnite و Roblox تجربه مي كنيم. از نظر بسياري از افراد و كارشناسان، بازي‌هاي ويدئويي مانند روبلاكس و فورتنايت پيشگامان شكل گيري متاورس هستند.

قرار است متاورس جانشيني براي اينترنت امروزي باشد، نسل بعدي اينترنت. درواقع متاورس ارتباط بين جهان فيزيكي و جهان مجازي را آنگونه كه افراد دوست دارند فراهم خواهد كرد، طوري كه بتوانند در دنيايي كه مورد دلخواهشان است گشت و گذار كنند. به عبارت ديگر، جهاني ديجيتال با ويژگي هاي منحصر به فرد است كه در آن هرچه بخواهيد وجود دارد و شما عناصر دنياي فيزيكي واقعي را با عناصر جهان مجازي تركيب خواهيد كرد.

مزاياي متاورس

از بين بردن و كاهش محدوديت هاي اينترنت فعلي: از آنجا كه متاورس قرار است به عنوان جايگزين اينترنت عمل كرده و تمام محتواي آن را به كاربرانش در سراسر دنيا عرضه كند، بدون آنكه محدوديت هاي كنوني اينترنت را داشته باشد، در نتيجه متاورس به كاربران خود امكان توزيع محتواي دلخواهشان را به صورت آزادانه و در سراسر پلتفرم مي دهد. يعني شما مي توانيد محتواي دلخواهي را كه در يك پلتفرم مبتني بر متاورس ايجاد كرده ايد را به پلتفرمي ديگر ببريد.

تداوم و قابليت تعامل‌ پذيري: از ديگر مزاياي آن، در دسترس بودن هر تغييري است كه در آن اتفاق مي افتد. به اين معنا كه اگر يك كاربر متاورس تغييري در آن ايجاد كند، از آنجا كه تغيير ايجاد شده دائمي است براي همه نيز قابل مشاهده خواهد بود.

تداوم هويت: در دنياي metaverse يك شخص مي تواند در سراسر آن خود واقعي اش باشد. نيازي نيست شما در هر پلتفرمي يك پلتفرم داشته باشيد. مثلا نياي نداريد تا به صورت جداگانه يك اكانت فيسبوك، يك اكانت رديت، يك پروفايل توييتر و ... داشته باشيد. شما يك آواتار داريد و با آن در همه جا حضور خواهيد داشت.

 آيا زمان متاورس فرا رسيده است؟

شركت هاي بزرگ فناوري هاي زيادي براي فريب دادن ما ايجاد كرده اند، از بازي هاي ويدئويي تعاملي و واقعيت مجازي گرفته تا بلندگوهاي صوتي و تلويزيون. در آينده نيز ممكن است ما ابزارهايي را براي فريب ساير حواس خود مانند لامسه و بويايي توسعه دهيم. 

از كلمات زيادي براي اين فناوري ها استفاده مي كنيم. اما هنوز هيچ كلمه رايجي وجود ندارد تا بتواند به مجموعه اي از تركيب واقعيت (دنياي فيزيكي) و بسط هاي ساختگي ما به واقعيت (دنياي مجازي) اشاره كند. شايد متاورس همان كلمه باشد.

بخش هاي اصلي metaverse

عناصر و بخش هاي اصلي را مي توان در موارد زير بيان كرد:

اينترنت: مهم ترين بخش متاورس، اينترنت است اما اينترنت در اين دنيا به صورت غيرمتمركز و شبكه اي از كامپيوترها خواهد بود، بدون آن كه كنترلش در دست سازمان و دولت خاصي باشد.

انواع محتواهاي باز رسانه اي شامل متن، ويدئو، صدا، تصوير، آيتم‌هاي سه بعدي و محتواهاي ديگر

زبان برنامه نويسي: مانند HTML، JavaScript، WebAssembly و غيره كه بتوان محتواهاي رسانه اي را از طريق اين زبان هاي برنامه نويسي پياده سازي كرد.

انواع سخت افزارهاي واقعيت مجازي: مانند عينك هاي واقعيت مجازي هوشمند

دفتر كل توزيع شده: DLT ها يا دفترهاي كل توزيع شده براي شفاف سازي معاملات بين كاربران و ذخيره و نگهداري اطلاعات تراكنش ها

 قراردادهاي هوشمند: با استفاده از قراردادهاي هوشمند تمام مبادلات و تراكنش ها با ارزهاي ديجيتالي مانند بيت كوين، اتريوم، بايننس اسمارت چين و به صورت شفاف و بدون واسطه و كنترل انجام مي شود. معناي واقعي از يك اقتصاد باز.

چه كسي يا كساني از metaverse سود مي برند؟

اگر مدت زماني را براي مطالعه و آشنايي با شركت هاي بزرگ فناوري مانند اپل، فيس بوك، گوگل و مايكروسافت صرف كرده باشيد، ممكن است احساس كنيد پيشرفت در فناوري (مانند ظهور متاورس) اجتناب ناپذير است. در واقع سخت است كه در مورد اين كه چگونه اين فناوري هاي جديد جامعه، سياست و فرهنگ ما را شكل مي دهند و چگونه مي توانيم خود را با آينده اين چنيني تطبيق دهيم، فكر نكنيم.

اين موضوع "جبرگرايي تكنولوژيكي" ناميده مي شود، چيزي كه پيشرفت در فناوري، روابط اجتماعي، روابط قدرت و فرهنگ در جوامع ما را شكل مي دهد و ما فقط مسافران صرفي هستيم كه براي مدتي در آن به سر مي بريم. 

اينترنت ايجاد شد و در اتصال مردم سراسر جهان به يكديگر بسيار موفق بوده و به عنوان يك نوع كتابخانه اسكندريه مدرن براي نگهداري ذخاير گسترده دانش عمل كرده است. با اين حال، خصوصي سازي فضاهاي عمومي را افزايش داده، تبليغات را به گوشه و كنار زندگي ما دعوت كرده است، ما را به تعداد انگشت شماري از شركت هاي غول پيكر و قوي تر از بسياري از كشورها متصل و وابسته كرده است و باعث آسيب هاي زيست محيطي جهان فيزيكي از طريق جهان مجازي شده است.

بنابراين چرا انقدر از فناوري هاي جديد هيجان زده هستيم؟ چرا ما از سرمايه گذاري ميلياردها ميليارد دلاري شركت هاي فناوري، براي منحرف كردن ما از دنياي روزمره (دنيايي كه به ما هوا براي تنفس، غذا براي خوردن و آب براي نوشيدن مي دهد) هيجان زده مي شويم؟ حالا كه ما فقط مسافر هستيم پس سود فناوري مانند metaverse عايد چه كساني مي شود؟

درست است كه تصور دنيايي مانند آواتار هيجان انگيز است اما در واقع براي شركت هاي بزرگي مانند فيس بوك كه مصمم هستند همواره يك قدم جلو باشند و "يك مزيت بعدي" را در برابر رقباي خود داشته باشند، متاورس هيجان انگيزتر است زيرا فرصتي براي بازارهاي جديد، انواع جديد شبكه هاي اجتماعي، لوازم الكترونيكي مصرفي جديد و ثبت اختراعات جديد ايجاد مي كند.

براساس ادعاي شركت هاي فناوري و مدافعان متاورس، اين ايده ممكن است به ما كمك كند تا جوامع خود را به نحو احسن سازماندهي كنيم. آنچه كه به افراد كمك مي كند تا با هم كار كرده و از اين طريق تلاش هاي اضافه و مضاعف را كاهش دهند، استانداردها و برنامه هاي مشتركي است كه دنياي مجازي و واقعيت افزوده در متاورس براي آن ها به ارمغان مي آورد.

به عنوان مثال، در كره جنوبي، "اتحاديه متاورس" در تلاش است تا شركت ها و دولت را متقاعد كند تا با يكديگر براي توسعه يك پلتفرم باز ملي واقعيت مجازي همكاري كنند. آنها در اين ايده به دنبال پيداكردن روش هايي به منظور تركيب شبكه هاي اجتماعي با تلفن هاي هوشمند، اينترنت نسل 5 يا (5G)، واقعيت افزوده و ارزهاي مجازي است تا از اين طريق مشكلات جامعه حل شود، هرچند كه ممكن است هدف آن ها در حالت بدبينانه كسب سود باشد.

به همين دليل عايدي فناوري متاورس نصيب افراد قدرتمند و شركت هاي بزرگ مي شود و ما فقط بايد آن را بپذيريم.

ارتباط بين متاورس و بلاك چين

باتوجه به خصوصيات متاورس، اين جهان مجازي غيرمتمركز بوده و قرار است كنترل، شكل ‌دهي و سازماندهي آن توسط كاربران و شهروندان انجام شود نه يك نهاد دولتي يا بين‌المللي. پس افراد در اين دنيا بايد مبادلات و تراكنش هاي خود از پلتفرم و ارزهاي ديجيتال استفاده كنند كه مبتني بر فناوري بلاك چين هستند.

از سوي ديگر NFT يا توكن هاي غيرقابل معاوضه نيز در metaverse نقش كليدي خواهند داشت و از آن ها براي معامله استفاده خواهد شد.

پروژه ها و شركت هاي زيادي در حال حاضر در زمينه متاورس فعال هستند و اكثر آن ها نيز از دنياي ارزهاي ديجيتال نيرو گرفته اند. پروژه هايي مانند MANA,SAND,AXS,ENJ همگي در زمينه ايجاد يك زندگي مجازي و ايجاد شغل مجازي فعاليت دارند و از اولين ها محسوب مي شوند. 

به عنوان مثال ارز ديجيتال سندباكس (SAND) از نمونه ارزهاي مبتني بر بلاك چين است كه قصد دارد تا يك متاورس خارق العاده و بدون كنترل نهاد مركزي ايجاد كند كه در آن همه كاربران آزادانه در راي گيري و تصميم گيري در مورد آينده بازي با هم مشاركت داشته باشند.

آشنايي با Decentraland 

Decentraland يك پلت فرم واقعيت مجازي مبتني بر بلاك چين و منتشر شده در مارس، 2017 است. دسنترالند دنياي مجازي است كه در آن كاربران مي توانند زمين را خريداري كرده، توسعه دهند و بفروشند، يك توكن غير قابل تعويض ERC-721 كه نشان دهنده مالكيت زمين مجازي در دسنترالند است. هر قسمت از زمين منحصر به فرد است و مالكان مي توانند انتخاب كنند كه چه محتوايي را مي خواهند در قسمت زمين خود منتشر كنند، كه مي تواند از يك صحنه ساده و ايستا تا يك بازي تعاملي متغير باشد. كاربران مي توانند زمين و همچنين ساير كالاها و خدمات را در Decentraland با MANA، يك توكن قابل تعويض( ERC-20) خريداري كنند.

دسنترالند يك دنياي مجازي مشترك است، بسيار شبيه به متاورس كه توسط نويسنده نيل استفنسون در رمان علمي-تخيلي  سقوط برف نوشته شده و يا توسط نويسنده ارنست كلاين در Ready Player One توصيف شده است. آنچه كه موجب تمايز دسنترالند مي شود اين است كه پروژه براي سازندگان محتوا، مشاغل و افرادي ساخته شده است كه به دنبال رسانه هنري جديد، و فرصت شغلي يا منبع سرگرمي استند و به كاربران اجازه مي دهد با يكديگر ارتباط برقرار كرده و تعامل داشته باشند، محتوا توليد كنند و بازي كنند. دسنترالند داراي يك اقتصاد مجازي است كه در آن كاربران مي توانند در تعداد بي شماري از تراكنش هاي اقتصادي درون دنيا شركت كنند و همچنين از محتوا و برنامه هايي كه مي سازند كسب درآمد كنند. بر خلاف دنياي مجازي ديگر مانند Second Life، توسط يك سازمان يا شركت متمركز كنترل نمي شود.

رمزارز Decentraland

Decentraland از دو توكن استفاده ميكند،mana و land،كه MANA يك توكن بر بسترERC-20  است كه بايد براي دستيابي به توكن هاي ERC-721 LAND مورد استفاده قرار بگيرد. از توكن هاي MANA همچنين مي توان براي پرداخت انواع آواتارها، پوشيدني ها، نامها و موارد ديگر در بازار Decentraland استفاده كرد. درواقع مانا رمز ارزي است كه براي پرداخت كالاها و خدمات در Decentraland ساخته شده است. مطابق با استاندارد ERC20 براي توكن ها، MANA را مي توان با ارز فيات يا ساير ارزهاي ديجيتال خريد و فروش كرد. MANA را مي توان در كيف پول مانند  Gemini رمزنگاري و نگهداري و ذخيره كرد.

عرضه MANA

مجموع عرضه توكن هاي MANA 2.6 ميليارد MANA ثابت است.

آشنايي با Enjin و توكن ENJ

Enjin كه در سال 2009 تأسيس شد، ريشه در صنعت بازي دارد و اولين محصول اين شركت، يك پلتفرم جامعه بازي به نام Enjin Network است كه كاربران آن در طول يك دهه به 20 ميليون كاربر افزايش يافته است.

Enjin Coin پروژه اي از Enjin است، شركتي كه مجموعه اي از محصولات بازي مبتني بر بلاك چين را ارائه مي دهد. شبكه Enjin يك پلت فرم بازي اجتماعي است كه در آن كاربران مي توانند وب سايت ها و دسته ها را ايجاد كنند، چت كنند و فروشگاه هاي اقلام مجازي را ميزباني كنند.

Enjin Coin يك ارز ديجيتال مبتني بر اتريوم است كه از ERC-1155 استفاده مي كند و به عنوان يك توكن بازي طراحي شده است. آيتم‌هاي بازي در پلتفرم Enjin را مي‌توان در NFT معامله كرد و از طريق فرآيند ضرب سكه ايجاد كرد. علاوه بر اين، تمام موارد را مي توان به سكه هاي Enjin نيز تبديل كرد.

Enjin Coin را مي توان به عنوان يك سكه سفارشي در پلتفرم Enjin از طريق ضرب قرارداد هوشمند در بلاك چين ايجاد كرد كه مي تواند هم آيتم هاي بازي و هم ارز براي خريد آيتم هاي بازي و توكن هاي مجوز باشد. هر سكه سفارشي توسط يك سكه Enjin پشتوانه مي شود. كوين دسك

جمع بندي

متاورس به عنوان جهاني ديجيتال، وعده ايست كه كم و بيش در حال محقق شدن است. دنيايي كه به شما امكان ارتباطات و كاركردهاي متنوع بدون محدوديت هاي اينترنت كنوني را خواهد داد. شما در متاورس هر آنچه كه بخواهيد را در دسترس خواهيد داشت. جهاني آرماني همانند دنياي آواتار.

در دنياي metaverse قرار است سازمان دهي به صورت برنامه هاي غيرمتمركز باشد و در دست نهاد دولتي خاصي نباشد و اين نقطه اشتراك و ارتباط متاورس با بلاك چين است.

در زندگي روزمره، تغيير و حركت به سمت متاورس تدريجي خواهد بود. اولين نقاط ورود ما از طريق برنامه ها و وب سايت هاي آشنا خواهد بود. به عنوان مثال فيس بوك حدود 3 ميليارد كاربر دارد و با تغيير جهت خود به سمت متاورس، مي تواند در آينده و از طريق برنامه هاي خود از نقاط ورود به metaverse كسب درآمد كند.

باتوجه به اينكه قرار است جانشين اينترنت باشد يا راهي را براي بهبود اينترنت به ما ارائه مي دهد يا اوضاع را بدتر خواهد كرد. بياييد خوشبينانه منتظر باشيم. دوره ارز ديجيتال

سينما و فيلم از زمان پيدايش تا به امروز عضوي از خانواده انسان ها شده است و همسو با تكنولوژي روز به روز در حال رشد و پيشرفت است و درعين حال نيازمند به كارگيري فناوري هاي جديدي است كه بتواند در رشد و توسعه اين صنعت به آن كمك نمايد. از سوي ديگر فناوري بلاك چين نيز در حال نفوذ به تمامي جنبه هاي زندگي انسان و صنايع مختلف است. صنعت سينما به عنوان يكي از پردرآمدترين صنايع دنيا، اين سالها شاهد حضور فناوري بلاك چين در توليد فيلم و سريال است. كوين تلگراف در اين مطلب به دنبال بررسي كاربردهاي بلاك چين در صنعت سينما هستيم چرا كه بلاك چين طي سال هاي اخير وارد صنعت سينما شده و در سالهاي اخير، تحت تأثير فناوري بلاك چين قرار گرفته است.  دوره پرايس اكشن

تاريخچه اي مختصر از سينما

اواخر قرن نوزدهم (1896) دنيا شاهد تولد پديده اي بود كه توانست زندگي انسان ها را دگرگون سازد. سينماتوگراف. از آن پس هر سال اين نوزاد تازه متولد شده پا گرفت و رشد كرد و روزبروز توانست به موفقيت هاي بيشتر دست پيدا كند. از تغيير سينماي صامت بدون صدا به فيلم هاي باصدا تا تولد فيلم هاي علمي و تخيلي كه در سال۱۹۸۰ با ورود «گرافيك كامپيوتري» به اين صنعت توليد شدند. 

امروزه سينما به يك صنعت بزرگ و تاثيرگذار در دنيا تبديل شده است، صنعتي كه از ويژگي هاي دوران 3D و واقعيت مجازي (VR) استفاده مي كند و از جمله صنايع پيشگام در استفاده از فناوري بلاك چين است. با بررسي ويژگي هاي بلاك چين، كاربردهاي بلاك چين در صنعت سينما نيز خود به خود مشخص مي شود. اما ويژگي هاي بلاك چين چيست؟

ويژگي هاي بلاك چين

همانطور كه گفتيم بلاك چين يك دفتر كل توزيع شده امن، رمزنگاري شده و ديجيتالي و شبكه اي همتا به همتاست كه از نظر زماني داراي داده هاي غيرقابل تغيير است. هر "بلوك" به يك ساختار داده خاص در شبكه اشاره دارد و "زنجيره" به ترتيب بلوك ها به ترتيب مشخص اشاره دارد. در هر بلاك چين سه جزء اصلي وجود دارد كه عبارتند از: يك شبكه گره همتا به همتا، رمزنگاري و يك مدل اجماع.

در فناوري بلاك چين، محتوا غيرمتمركز است و به جاي مالكيت يك نهاد يا مرجع مركزي واحد (مانند يك بانك يا دولت) با همه طرفين در يك شبكه معين به اشتراك گذاشته مي شود. هرگونه معامله انجام شده ثبت مي شود، به روش اجماع تأييد مي شود و توسط همه شركت كنندگان قابل مشاهده است. سه نوع بلاك چين وجود دارد: خصوصي، عمومي و تركيبي يا كنسرسيوم.

آنچه كه باعث مي شود بلاك چين منحصر به فرد باشد و ناگزير به استفاده از آن باشيم عبارتست از:

• غيرمتمركز بودن
• بدون نياز به واسطه و حاكميت مركزي
• كارمزدهاي كم در تراكنش ها
• قابل رديابي بودن
• شفافيت همه جانبه

به طور كلي در رسانه ها و سرگرمي ها، بلاك چين به عنوان روشي جديد براي كاهش دزدي هاي محتوا، افزايش شفافيت، بهبود توزيع حق امتياز، دموكراتيزه كردن نظارت بر دارايي هاي ديجيتال و پشتيباني ديجيتالي از يك شبكه جهاني پويا و متصل به توليدكنندگان محتوا، توزيع كنندگان و مخاطبان مورد بررسي قرار مي گيرد. همچنين ممكن است به طور فزاينده اي براي ايجاد و حفظ قراردادهاي هوشمند مورد استفاده قرار گيرد.

ورود بلاك چين به سينما

بلاك چين و كريپتو در صنعت سينما سابقه طولاني ندارد اما صنعت سينما يكي از صنايع پيشگام در استفاده از فناوري بلاك چين است. در سال ۲۰۱۷ ارز ديجيتال و فناوري دفتر ثبت يا دفتر كل توزيع شده (DLT) توسط برخي از فيلم سازان استفاده شد.

سال 2018 استفاده از ارزهاي ديجيتال به عنوان وسيله پرداخت در برخي كشورها قانوني اعلام شد و كشوري مانند تايلند اعلام كرد در سينماي Major Cineplex كه يك سينماي زنجيره اي است، پرداخت با رمزارز مانند بيت كوين را به عنوان هزينه بليت سينما و هزينه ‌‌هاي جانبي مي پذيرد.

كاربردهاي بلاك چين در صنعت سينما

فرآيند توليد فيلم

تا قبل از استفاده از فناوري بلاك چين، توليد فيلم ها در اختيار شركت هاي بزرگ تلويزيوني و سينمايي بود. با اين حال، اين روند با ظهور اينترنت و خدمات پخش اينترنتي، بسيار تغيير كرده است. مجموعه ها، مستندها و ساير محتواهاي جذاب اكنون براي هر كسي كه داراي فناوري هوشمند و يا تلفن همراه باشد، قابل دسترسي است. (البته معمولا با پرداخت هزينه)

يكي از كاربردهاي بلاك چين در صنعت سينما در فرآيند توليد فيلم است. از طريق فناوري بلاك چين و باتوجه به ويژگي هاي بلاك چين كه بيان شد، شركت هاي توليد كننده مستقل مي توانند محتواي با كيفيت بالا را بدون سرمايه گذاري بزرگ در زيرساخت هاي لازم توليد كنند. به طور مشابه، آنها مي توانند محتواي خود را در بلاك چين ضبط و تأييد كنند تا از دزدي و سرقت هويت جلوگيري شود. اگر يك شركت توليد كننده بزرگ حق فيلم مستقل را به دست آورد، جزئيات سود حاصله را مي توان در بلاك چين به اشتراك گذاشت و در نتيجه شفافيت را افزايش داد. بعلاوه، هنگامي كه جلوه هاي بصري در شبكه بلاك چين توزيع مي شود، مي توان هزينه هاي توليد را كاهش داد.

توزيع ساده

يكي ديگر از كاربردهاي بلاك چين در صنعت سينما، توزيع محتوا براي كاربران به صورت غيرمتمركز است. مصرف كنندگان رسانه اگر محتواي مورد نظر به دستشان نرسد، قاعدتا نمي توانند از بهترين محتواي سرگرمي لذت ببرند. استفاده از فناوري بلاك چين راهي براي افزايش روند توزيع است. بلاك چين همراه با تعداد فزاينده اي از مدل هاي توزيع ديجيتال، روشي غيرمتمركز براي مديريت بهتر شبكه هاي جهاني امروز ارائه مي دهد. اين امر به ويژه در مورد پلتفرم هاي توزيع آنلاين كه با همكاري با شركت هاي فناوري جهاني افزايش يافته اند، اتفاق مي افتد. 

حل مشكل كپي رايت در صنعت سينما

يكي از مهم ترين چالش هاي صنعت فيلم و سينما حق كپي رايت است. در اين زمينه بلاك چين مي تواند اين مشكل را نيز برطرف نمايد. بلاك چين بستري است كه در آن مي توان تراكنش ‌هاي هر دارايي مانند داستان، شخصيت، فيلمنامه را به صورت اطلاعات غيرقابل تغيير با شفافيت بالا ايجاد كرد. در اين صورت و با قرارگرفتن اين اطلاعات بر بستر بلاك چين مي توان از زمان تعويض، فروش يا انتقال مالكيت دارايي آگاه شد.

ايجاد قراردادهاي هوشمند

قراردادهاي هوشمند كه براي اولين بار توسط پلتفرم اتريوم معرفي شد، به طرف هاي درگير در معامله اجازه مي دهد تا عمليات معاملاتي را كه معمولاً به صورت دستي انجام مي شود، خودكار كرده و نياز به دخالت واسطه شخص ثالث نداشته باشد. قراردادهاي هوشمند، مجموعه اي از دستورالعمل ها هستند كه در پايگاه داده بلاك چين برنامه ريزي شده و در دفتر توزيع شده ذخيره مي شوند. سپس به عنوان يك قرارداد ديجيتالي و ابزار مذاكره براي خريد، افزايش قراردادها و مستندسازي عمل كنند.

بنابراين قراردادهاي هوشمند كه مبتني بر فناوري بلاك چين هستند يكي ديگر از كاربردهاي بلاك چين در صنعت سينما محسوب مي شوند. 

قراردادهاي هوشمند، نه تنها قابل پيگيري و برگشت ناپذير هستند، بلكه دخالت شخص ثالث را نيز حذف مي كنند. قراردادهاي هوشمند مي توانند به روش هاي مختلف مورد استفاده قرار گيرند، از جمله:

• ثبت و اجراي توافقات توزيع و انتشار بين توليدكنندگان و شركاي توزيع.
• امكان توزيع خودكار درآمد هنگام دريافت و ثبت مجموعه ها.
• اجازه دادن به طرفهاي ديگر براي خودكارسازي معاملات براي مديريت سريع، دقيق و مقرون به صرفه قرارداد
• وقتي صاحبان محتوا، موتورهاي جستجو و ارائه دهندگان خدمات اينترنتي در حال مشاهده و پخش آپلودهاي قانوني فيلم هستند، اگر محتواي غير بلاك چين فعال شود، به صورت آنلاين كشف مي شود.
• افزايش شفافيت در روند توزيع محتوا.

مفهوم قراردادهاي هوشمند و ديفاي در بستر بلاك چين به يكديگر مرتبط هستند. براي آشنايي با مفهوم ديفاي، مقاله ديفاي چيست را مطالعه نماييد.

حل مشكل تكثير غيرقانوني

يكي ديگر از مهم ترين مشكلات در صنعت سينما تكثير غيرقانوني است. نشر غيرمجاز فيلم ها و سريال ها در فضاي اينترنت به مراتب بيش از گذشته شده است اما امروزه و به مدد فناوري بلاك چين، محتواي فيلم‌ ها در قالب تراكنش هاي كدگذاري شده روي بلاك چين قرار گرفته، قابل رديابي خواهد بود و اين مشكل برطرف شده و جلوي نشر غيرمجاز گرفته مي شود.

جمع بندي

فناوري بلاك چين در ابتداي راه قرار دارد. در حال حاضر مهم است كه همه افراد بدانند بلاك چين چيست، البته امروزه بسياري از مردم به طور كلي مي دانند كه بلاك چين از نظر قابليت اطمينان، توزيع، تامين مالي و كسب درآمد چه امكانات منحصر به فردي ارائه مي دهد.

بلاك چين يك راه حل جامع براي توليد و توزيع فيلم به صورت غيرمتمركز، بدون نياز به نهاد متمركز، باهزينه هاي پايين تر و به صورت شفاف خواهد بود. كاربردهاي بلاك چين در صنعت سينما در زمينه فرآيند توليد فيلم، قراردادهاي هوشمند، كپي رايتينگ و مبارزه با تكثير غيرقانوني خواهد بود.

سينما و فيلم از زمان پيدايش تا به امروز عضوي از خانواده انسان ها شده است و همسو با تكنولوژي روز به روز در حال رشد و پيشرفت است و درعين حال نيازمند به كارگيري فناوري هاي جديدي است كه بتواند در رشد و توسعه اين صنعت به آن كمك نمايد. از سوي ديگر فناوري بلاك چين نيز در حال نفوذ به تمامي جنبه هاي زندگي انسان و صنايع مختلف است. صنعت سينما به عنوان يكي از پردرآمدترين صنايع دنيا، اين سالها شاهد حضور فناوري بلاك چين در توليد فيلم و سريال است. كوين تلگراف در اين مطلب به دنبال بررسي كاربردهاي بلاك چين در صنعت سينما هستيم چرا كه بلاك چين طي سال هاي اخير وارد صنعت سينما شده و در سالهاي اخير، تحت تأثير فناوري بلاك چين قرار گرفته است.  دوره پرايس اكشن

تاريخچه اي مختصر از سينما

اواخر قرن نوزدهم (1896) دنيا شاهد تولد پديده اي بود كه توانست زندگي انسان ها را دگرگون سازد. سينماتوگراف. از آن پس هر سال اين نوزاد تازه متولد شده پا گرفت و رشد كرد و روزبروز توانست به موفقيت هاي بيشتر دست پيدا كند. از تغيير سينماي صامت بدون صدا به فيلم هاي باصدا تا تولد فيلم هاي علمي و تخيلي كه در سال۱۹۸۰ با ورود «گرافيك كامپيوتري» به اين صنعت توليد شدند. 

امروزه سينما به يك صنعت بزرگ و تاثيرگذار در دنيا تبديل شده است، صنعتي كه از ويژگي هاي دوران 3D و واقعيت مجازي (VR) استفاده مي كند و از جمله صنايع پيشگام در استفاده از فناوري بلاك چين است. با بررسي ويژگي هاي بلاك چين، كاربردهاي بلاك چين در صنعت سينما نيز خود به خود مشخص مي شود. اما ويژگي هاي بلاك چين چيست؟

ويژگي هاي بلاك چين

همانطور كه گفتيم بلاك چين يك دفتر كل توزيع شده امن، رمزنگاري شده و ديجيتالي و شبكه اي همتا به همتاست كه از نظر زماني داراي داده هاي غيرقابل تغيير است. هر "بلوك" به يك ساختار داده خاص در شبكه اشاره دارد و "زنجيره" به ترتيب بلوك ها به ترتيب مشخص اشاره دارد. در هر بلاك چين سه جزء اصلي وجود دارد كه عبارتند از: يك شبكه گره همتا به همتا، رمزنگاري و يك مدل اجماع.

در فناوري بلاك چين، محتوا غيرمتمركز است و به جاي مالكيت يك نهاد يا مرجع مركزي واحد (مانند يك بانك يا دولت) با همه طرفين در يك شبكه معين به اشتراك گذاشته مي شود. هرگونه معامله انجام شده ثبت مي شود، به روش اجماع تأييد مي شود و توسط همه شركت كنندگان قابل مشاهده است. سه نوع بلاك چين وجود دارد: خصوصي، عمومي و تركيبي يا كنسرسيوم.

آنچه كه باعث مي شود بلاك چين منحصر به فرد باشد و ناگزير به استفاده از آن باشيم عبارتست از:

• غيرمتمركز بودن
• بدون نياز به واسطه و حاكميت مركزي
• كارمزدهاي كم در تراكنش ها
• قابل رديابي بودن
• شفافيت همه جانبه

به طور كلي در رسانه ها و سرگرمي ها، بلاك چين به عنوان روشي جديد براي كاهش دزدي هاي محتوا، افزايش شفافيت، بهبود توزيع حق امتياز، دموكراتيزه كردن نظارت بر دارايي هاي ديجيتال و پشتيباني ديجيتالي از يك شبكه جهاني پويا و متصل به توليدكنندگان محتوا، توزيع كنندگان و مخاطبان مورد بررسي قرار مي گيرد. همچنين ممكن است به طور فزاينده اي براي ايجاد و حفظ قراردادهاي هوشمند مورد استفاده قرار گيرد.

ورود بلاك چين به سينما

بلاك چين و كريپتو در صنعت سينما سابقه طولاني ندارد اما صنعت سينما يكي از صنايع پيشگام در استفاده از فناوري بلاك چين است. در سال ۲۰۱۷ ارز ديجيتال و فناوري دفتر ثبت يا دفتر كل توزيع شده (DLT) توسط برخي از فيلم سازان استفاده شد.

سال 2018 استفاده از ارزهاي ديجيتال به عنوان وسيله پرداخت در برخي كشورها قانوني اعلام شد و كشوري مانند تايلند اعلام كرد در سينماي Major Cineplex كه يك سينماي زنجيره اي است، پرداخت با رمزارز مانند بيت كوين را به عنوان هزينه بليت سينما و هزينه ‌‌هاي جانبي مي پذيرد.

كاربردهاي بلاك چين در صنعت سينما

فرآيند توليد فيلم

تا قبل از استفاده از فناوري بلاك چين، توليد فيلم ها در اختيار شركت هاي بزرگ تلويزيوني و سينمايي بود. با اين حال، اين روند با ظهور اينترنت و خدمات پخش اينترنتي، بسيار تغيير كرده است. مجموعه ها، مستندها و ساير محتواهاي جذاب اكنون براي هر كسي كه داراي فناوري هوشمند و يا تلفن همراه باشد، قابل دسترسي است. (البته معمولا با پرداخت هزينه)

يكي از كاربردهاي بلاك چين در صنعت سينما در فرآيند توليد فيلم است. از طريق فناوري بلاك چين و باتوجه به ويژگي هاي بلاك چين كه بيان شد، شركت هاي توليد كننده مستقل مي توانند محتواي با كيفيت بالا را بدون سرمايه گذاري بزرگ در زيرساخت هاي لازم توليد كنند. به طور مشابه، آنها مي توانند محتواي خود را در بلاك چين ضبط و تأييد كنند تا از دزدي و سرقت هويت جلوگيري شود. اگر يك شركت توليد كننده بزرگ حق فيلم مستقل را به دست آورد، جزئيات سود حاصله را مي توان در بلاك چين به اشتراك گذاشت و در نتيجه شفافيت را افزايش داد. بعلاوه، هنگامي كه جلوه هاي بصري در شبكه بلاك چين توزيع مي شود، مي توان هزينه هاي توليد را كاهش داد.

توزيع ساده

يكي ديگر از كاربردهاي بلاك چين در صنعت سينما، توزيع محتوا براي كاربران به صورت غيرمتمركز است. مصرف كنندگان رسانه اگر محتواي مورد نظر به دستشان نرسد، قاعدتا نمي توانند از بهترين محتواي سرگرمي لذت ببرند. استفاده از فناوري بلاك چين راهي براي افزايش روند توزيع است. بلاك چين همراه با تعداد فزاينده اي از مدل هاي توزيع ديجيتال، روشي غيرمتمركز براي مديريت بهتر شبكه هاي جهاني امروز ارائه مي دهد. اين امر به ويژه در مورد پلتفرم هاي توزيع آنلاين كه با همكاري با شركت هاي فناوري جهاني افزايش يافته اند، اتفاق مي افتد. 

حل مشكل كپي رايت در صنعت سينما

يكي از مهم ترين چالش هاي صنعت فيلم و سينما حق كپي رايت است. در اين زمينه بلاك چين مي تواند اين مشكل را نيز برطرف نمايد. بلاك چين بستري است كه در آن مي توان تراكنش ‌هاي هر دارايي مانند داستان، شخصيت، فيلمنامه را به صورت اطلاعات غيرقابل تغيير با شفافيت بالا ايجاد كرد. در اين صورت و با قرارگرفتن اين اطلاعات بر بستر بلاك چين مي توان از زمان تعويض، فروش يا انتقال مالكيت دارايي آگاه شد.

ايجاد قراردادهاي هوشمند

قراردادهاي هوشمند كه براي اولين بار توسط پلتفرم اتريوم معرفي شد، به طرف هاي درگير در معامله اجازه مي دهد تا عمليات معاملاتي را كه معمولاً به صورت دستي انجام مي شود، خودكار كرده و نياز به دخالت واسطه شخص ثالث نداشته باشد. قراردادهاي هوشمند، مجموعه اي از دستورالعمل ها هستند كه در پايگاه داده بلاك چين برنامه ريزي شده و در دفتر توزيع شده ذخيره مي شوند. سپس به عنوان يك قرارداد ديجيتالي و ابزار مذاكره براي خريد، افزايش قراردادها و مستندسازي عمل كنند.

بنابراين قراردادهاي هوشمند كه مبتني بر فناوري بلاك چين هستند يكي ديگر از كاربردهاي بلاك چين در صنعت سينما محسوب مي شوند. 

قراردادهاي هوشمند، نه تنها قابل پيگيري و برگشت ناپذير هستند، بلكه دخالت شخص ثالث را نيز حذف مي كنند. قراردادهاي هوشمند مي توانند به روش هاي مختلف مورد استفاده قرار گيرند، از جمله:

• ثبت و اجراي توافقات توزيع و انتشار بين توليدكنندگان و شركاي توزيع.
• امكان توزيع خودكار درآمد هنگام دريافت و ثبت مجموعه ها.
• اجازه دادن به طرفهاي ديگر براي خودكارسازي معاملات براي مديريت سريع، دقيق و مقرون به صرفه قرارداد
• وقتي صاحبان محتوا، موتورهاي جستجو و ارائه دهندگان خدمات اينترنتي در حال مشاهده و پخش آپلودهاي قانوني فيلم هستند، اگر محتواي غير بلاك چين فعال شود، به صورت آنلاين كشف مي شود.
• افزايش شفافيت در روند توزيع محتوا.

مفهوم قراردادهاي هوشمند و ديفاي در بستر بلاك چين به يكديگر مرتبط هستند. براي آشنايي با مفهوم ديفاي، مقاله ديفاي چيست را مطالعه نماييد.

حل مشكل تكثير غيرقانوني

يكي ديگر از مهم ترين مشكلات در صنعت سينما تكثير غيرقانوني است. نشر غيرمجاز فيلم ها و سريال ها در فضاي اينترنت به مراتب بيش از گذشته شده است اما امروزه و به مدد فناوري بلاك چين، محتواي فيلم‌ ها در قالب تراكنش هاي كدگذاري شده روي بلاك چين قرار گرفته، قابل رديابي خواهد بود و اين مشكل برطرف شده و جلوي نشر غيرمجاز گرفته مي شود.

جمع بندي

فناوري بلاك چين در ابتداي راه قرار دارد. در حال حاضر مهم است كه همه افراد بدانند بلاك چين چيست، البته امروزه بسياري از مردم به طور كلي مي دانند كه بلاك چين از نظر قابليت اطمينان، توزيع، تامين مالي و كسب درآمد چه امكانات منحصر به فردي ارائه مي دهد.

بلاك چين يك راه حل جامع براي توليد و توزيع فيلم به صورت غيرمتمركز، بدون نياز به نهاد متمركز، باهزينه هاي پايين تر و به صورت شفاف خواهد بود. كاربردهاي بلاك چين در صنعت سينما در زمينه فرآيند توليد فيلم، قراردادهاي هوشمند، كپي رايتينگ و مبارزه با تكثير غيرقانوني خواهد بود.

از زماني كه مبادله، تجارت و بازارهاي مالي وجود داشته ‌اند، تلاش‌ هايي براي دستكاري آنها صورت گرفته است. بازارهاي ارزهاي رمزنگاري شده نيز از اين قاعده مستثني نيستند. از آنجا كه اين دارايي ها غيرمتمركز و بدون نظارت نهاد مركزي هستند، در برخي موارد در برابر هك، كلاهبرداري، پولشويي، معامله شويي و ساير فعاليت‌ هاي خرابكارانه آسيب‌ پذير مي‌‌ شوند. در اين مقاله برخي از روش‌ هاي دستكاري بازار ارزهاي ديجيتال را با هم بررسي مي‌ كنيم.

دستكاري به چه معناست؟

دستكاري اصطلاحي است كه در دنياي ارزهاي ديجيتال و در زمان‌ هاي رشد زياد و يا سقوط شديد قيمت رمزارزها زياد شنيده مي ‌شود. البته دستكاري مختص بازار كريپتو نيست. همانطور كه گفتيم در تمامي بازارهاي مالي اين موضوع اتفاق مي ‌افتد اما در بازار ارزهاي ديجيتال به دليل نوپا بودن و نبود قوانين مشخص و سر و صداي زيادي كه رمزارزها در دنيا به پا كرده اند، احتمال دستكاري ‌ها برجسته‌ تر ديده مي‌ شود و مورد بررسي و موشكافي بيشتري قرار مي‌ گيرد.

هر روز نيروهاي بي شماري در بازارهاي رمزنگاري كار مي كنند كه هدف آنها دستكاري قيمت است. آن‌ها از طريق دستكاري قصد دارند تا سرمايه گذاران تازه وارد و معامله گران بي تجربه را به وحشت انداخته و سود زيادي از اين طريق به دست بياورند.

دستكاري بازار ارزهاي ديجيتال چگونه صورت مي گيرد؟

از جمله روش‌هاي دستكاري بازار ارزهاي ديجيتال مي‌توان به موارد زير اشاره كرد:

پامپ و دامپ

پامپ و دامپ رايج ‌ترين تكنيكي است كه امروزه در بازارهاي رمزنگاري مورد استفاده قرار مي‌ گيرد كه يكي از بيشترين تاثيرات در بازار ارزهاي ديجيتال را دارد. شيوه كار به اين صورت است كه گروهي از سرمايه گذاران بزرگ با همكاري يك شركت بزرگ سرمايه گذاري كه داراي سرمايه بالايي است، تصميم مي‌گيرند تا به صورت مصنوعي و غيرواقعي قيمت رمز ارز را بالا ببرند. آن‌ها تعداد زيادي از ارز مورد نظر را از قبل خريدار كرده‌ اند و از اين طريق سود خوبي به دست آورده‌ اند، سعي مي ‌كنند تا افراد را به شيوه‌ هاي گوناگون (ازجمله شبكه‌ هاي مجازي) به خريد ارز ترغيب كنند.

درنتيجه افراد جذب رمزارز مورد نظر شده و اقدام به خريد مي‌ كنند و اين موضوع باعث رشد بسيار زياد آن مي‌ شود (پامپ). زماني ‌كه قيمت بالا رفت، اين افراد دارايي‌ هاي خود را با بالاترين قيمت مي ‌فروشند و از اين طريق سود بسياري كسب مي كنند.

با فروش ارزرمزنگاري شده عرضه بالا رفته و قيمت به شدت افت مي‌ كند (دامپ). مردمي كه در قيمت بالا رمزارز را خريده‌ اند، سرمايه خود را از دست مي ‌دهند. 

آلت كوين‌ هاي با نقدينگي پايين يك هدف عالي در فضاي ارزهاي رمزنگاري شده براي پامپ و دامپ است.

از انجا كه بسياري از اين سرمايه ‌گذاران كلان قبلا رمزارز مورد نظر را خريداري كرده‌ اند و شبهه و ابهامي در آن ديده نمي ‌شود بنابراين، اگر نمي توانيم بفهميم كه چرا يك كوين در حال پامپ است، بهتر است از آن دور بمانيم.

خريد يا فروش تقلبي يا Spoofing

در Spoofing تريدر اقدام به ثبت سفارش خريد يا فروش جعلي مي‌ كند. به عبارت ديگر معامله گران و تريدرهايي كه مايل به دستكاري بازار براي يك ارز رمزنگاري ‌شده هستند، مي‌ توانند با ايجاد سفارشات خريد يا فروش تقلبي، بين ساير سرمايه ‌گذاران توهم خوش بيني يا بدبيني را ايجاد كنند. 

در اين صورت بازار دچار هيجان شديد خريد و فروش قرار گرفته و از اين طريق سود زيادي نصيب اين افراد مي‌ شود.

بنابراين يكي از روش هاي دستكاري بازار ارزهاي ديجيتال Spoofing است. اسپوفينگ معمولا توسط ربات ‌ها و الگوريتم‌ ها ايجاد مي‌شود تا همانطور كه گفته شد توهم و حس كاذب در عرضه يا تقاضا را ايجاد كرده و در قيمت‌ ها دستكاري كنند و درست در زماني كه سفارشات به مبلغ تعيين شده نزديك شد، ربات‌ ها سفارشات را لغو كرده و سود اين سفارشات كاذب نصيب كلاهبرداران مي ‌شود.

از آنجا كه راهكاري براي جعلي بودن يا نبودن سفارشات وجود ندارد، بنابراين بازار واكنش‌ هاي شديدي به سفارشات جعلي نشان مي ‌دهد. نقاطي كه روش اسپوفينگ در آن بهتر كار مي ‌كند مناطق مهم مورد علاقه خريداران و فروشندگان است، به عنوان مثال منطقه حمايت يا مقاومت.

همانند همه اوراق بهادار قابل معامله، قيمت ارزهاي ديجيتال به عوامل مختلفي بستگي دارد، از جمله آن‌ ها حس خوش بيني يا بدبيني كلي كه در بازار وسيع و در بين سرمايه گذاران فردي وجود دارد. در حالي كه تعيين ميزان حركت و پتانسيل يك ارز رمزنگاري شده دشوار است، با اين وجود سرمايه گذاران باهوش بسيار به آن توجه دارند. به دليل تأثيري كه احساس خوش بيني يا بدبيني مي تواند بر تمايل گروهي از سرمايه گذاران به خريد يا فروش آن ارز ديجيتال داشته باشد، عده‌اي به راحتي و با استفاده از اسپوفينگ به دستكاري دست زده و سودهاي كلاني را به جيب مي‌زنند.

كاهش اسپوفينگ در تمامي بازارها از جمله بازار ارزهاي ديجيتال مهم و مطلوب است زيرا باعث حفظ تعادل در بازار براي همه افراد و سرمايه ‌گذاران مي‌شود.

معامله ‌شويي يا تجارت شستشو (wash trading)

يكي ديگر از روش ‌هاي دستكاري بازار ارزهاي ديجيتال معامله‌ شويي يا تجارت شستشو است كه به منظور ايجاد توهم بازار فعال براي يك دارايي خاص استفاده مي شود. انجام اين كار در بازارهاي مالي قديمي و سنتي، غيرقانوني است اما به نظر مي رسد در عرصه ارزهاي رمزنگاري شده بيشتر به چشم مي خورد. معامله شويي چيست؟ به خريد و بلافاصله فروش يك ارزديجيتال به صورت مداوم و با سرمايه بالا توسط بازيگران بزرگ ارزهاي ديجيتال معامله شويي مي گويند. اين سرمايه گذاران بزرگ قصد دارند تا به صورت مصنوعي حجم معاملات را بالا ببرند.

 معامله شويي به خريد و فروش يك ارز ديجيتال در يك بازار و در همان محدوده قيمت خريد و فروش گفته مي شود. هدف از واش تريدينگ دستكاري و فرار از ماليات است. معامله شستشو معمولا مستلزم خريد و فروش همزمان يك دارايي توسط يك فرد يا مجموعه اي هماهنگ از افراد است كه حجم كاذب را پيش بيني مي كنند. 

در معاملات سالم آنچه كه اتفاق مي افتد باقي ماندن سفارش ‌هاي خريد و فروش در دفتر سفارشات است اما در معامله شويي از آنجا كه خريد و فروش به صورت لحظه اي است براي مشتريان زياد قابل رويت نيست چرا كه در دفتر سفارشات زياد باقي نمي ماند.

اجتناب از مبادلات مبهم، اولين قدم براي دور ماندن از معاملات شستشو است. 

روش‌ هاي انجام معاملات شستشو و جعل و تقلب متفاوت است. در معاملات شستشو، يك متقلب با خود يا گروهي هماهنگ معامله مي كند تا توهم تقاضاي بازار را ايجاد كند، در نتيجه سرمايه ‌گذاران مشكوك را وادار به ورود به معاملات مي كند.

استاپ هانتينگ

نظريه استاپ هانتينگ به اين صورت است كه زماني كه بازار به اعداد رند نزديك مي شود، معامله ‌گران بزرگ بازار سعي خواهند كرد تا دستورات حد ضرر در آن محدوده را فعال كنند. يعني اين سرمايه گذاران بزرگ با حجم زيادي از ارزهاي ديجيتال كه اثرگذاري زيادي در اين بازار دارند، محدوده ‌هايي از قيمت را كه به احتمال زياد تعداد بسيار بالايي از حد ضررهاي معامله ‌گران كوچك در آن محدوده قرار دارد را شناسايي مي كنند و در نتيجه قيمت را به اين سمت مي كشانند تا افراد ليكوييد شوند يا به حد ضرر برسند، در نهايت اين معامله گران بزرگ هستند كه سود كلاني به دست مي آورند.

FUD (Fear, Uncertainty, Doubt)

ترس، عدم قطعيت و ترديد يكي از موثرترين تكنيك هاي دستكاري براي جابجايي قيمت ارزهاي ديجيتال حتي بدون خريد و فروش كوين است. سرمايه گذاران تازه كار و معامله گران روزانه با اخبار منفي تكان مي خورند و به سرعت به دنبال درهاي خروجي مي روند. چرا كه اين معامله گران از ضرر و زيان حتي كوچك خوششان نمي آيد و بنابراين اگر حقيقت يا روايت هاي جعلي در مورد يك پروژه يا دارايي خاص ايجاد شود، مي توانيد تأثير قيمتي زيادي را مشاهده كنيد.

متاسفانه كل فضاي كريپتوكارنسي با مقدار زيادي از محتواهاي غلط توسط مبتديان رمزنگاري، اينفلوئنسرها، رسانه هاي درجه دوم و سوم و غيره پر شده است و تشخيص اخبار جعلي را براي سرمايه گذاران خرده سخت تر مي كند. در چنين شرايطي، رسانه هاي اصلي غالب هستند و مردم مجبورند روايات را از آن منابع دريافت و هضم كنند.

چرا دستكاري ارزهاي ديجيتال خطرناك است؟

با اينكه معاملات و تراكنش ها در ارزهاي ديجيتال به سبب ويژگي غيرمتمركز بودن بلاك چين شفاف هستند و واسطه اي به عنوان دولت يا بانك مركزي بر دارايي ها تسلط ندارد و اين افراد هستند كه بر دارايي خود كنترل دارند اما در همين بازار دستكاري هايي صورت مي گيرد كه خطرناك است. دستكاري بازار ارزهاي ديجيتال، نسبت به تراكنش هاي انجام شده موضوع عادلانه و كارآمد بودن بازارهاي ارزهاي رمزنگاري شده را تضعيف مي كند. همه شركت كنندگان بايد از فرصت مساوي براي مشاركت برخوردار باشند و اگر به قيمت ها اعتماد نداشته باشند، تجارت نمي كنند، در نتيجه سرمايه گذاران و مجموعه اي از ذينفعان ديگر در دراز مدت آسيب مي بينند.

جمع بندي 

در اين مطلب روش هاي دستكاري بازار ارزهاي ديجيتال را بررسي كرديم. پامپ و دامپ، اسپوفينگ، معامله ‌شويي از جمله روش هاي دستكاري بازار ارزهاي ديجيتال است. اين دستكاري ها در درازمدت باعث آسيب به دنياي ارزهاي ديجيتال و سرمايه‌گذاران مي گذارد.